Dienstag, 5. Februar 2008

بحران گاز، یا بحران ورشکستگی جمهوری اسلامی؟
بارش برف از اوائل دی ماه، بحران جدیدی را برای جمهوری اسلامی در پی داشت. بحران برف و سرما، در ظرف چند روز، به بحران گاز وسوخت تبدیل شد. بارش برف سنگین، سیستم سوخت رسانی جمهوری اسلامی را به کلی برهم ریخت. قطع گاز و یا کاهش فشار آن، در بسیاری از شهرهای ایران، زندگی مردم را فلج کرد. در اثر بی لیاقتی رژیمی که سران آن نزدیک به سی سال است جز غارت و دزدی، پر کردن جیب، و افزودن بر موجودی حساب های بانکی خود، کار دیگری انجام نداده اند، برف و سرما، جان دهها تن از مردم زحمتکش را گرفت و خسارات جبران ناپذیری برجای گذاشت.
روز دوازدهم دی ماه، وقتی که قطع گاز و سرما، جان چند نفر را گرفته بود، غلامحسین نوذری وزیر نفت، وعده داد در روزهای آینده، مشکلی برای تامین سوخت وجود نخواهد داشت. روزهای بعد درحالی که مردم از سرما تلف می شدند و برای گرم کردن خویش به هر وسیله ای متوسل می شدند، اما بازهم از سوخت و گاز خبری نبود. حدود ده روز پس از وعده های وزیر نفت، اوضاع در سراسر کشور به ویژه در استان های شمالی به حدی وخیم شده بود، که این بار احمدی نژاد در تاریخ ٢١ دی یعنی زمانی که دست کم بیست نفر در اثر سرما جان خود را از دست داده بودند، به مازندران سفر کردو وعده دادکه در ظرف سه روز آینده مشکل قطع گاز برطرف خواهد شد. علی رغم این وعده، اما مشکل قطع گاز برطرف نشد. ستاد حوادث غیر مترقبه، یک هفته پس از اظهارات عوام فریبانه رئیس جمهور، گزارش داد که ۴٢ شهر، با افت فشار گاز تا هفتاد در صد روبرو هستند و در برخی مناطق، از جمله استان های گیلان، گلستان، مازندران، اردبیل، گاز همچنان قطع است.
وقتی که مدیر عامل شرکت گاز در سی ام دی اعلام کرد افت گاز در سراسر کشور برطرف شده است، بسیاری از مردم خراسان از جمله اهالی شهر بردسکن که بیست روز را در سرمای طاقت فرسا و بدون گاز گذرانده بودند، و از این دروغ به خشم آمده بودند، جز کینه ونفرت چیزی نداشتند که نثار وی سازند. قبل از آن که اما مردم خشمگین و معترض منطقه، بخواهند نسبت به این دروغ دست به عملی بزنند، فرماندار وامام جمعه این شهربه قصد عوام فریبی و فرونشاندن خشم مردم، از سخنان مدیر عامل شرکت گاز انتقاد کردند. فرماندار بردسکن در واکنش به سخنان مدیر عامل شرکت گاز گفت، در حال حاضر بیش از هشتاد در صد مردم بردسکن گاز ندارند و در بیست در صدباقی مانده نیز فشار گاز پائین است. وی ضمن اشاره به این مسئله که مسئولین باید "حقایق" را به مردم بگویند، و "جو آرام را برهم نزنند" از مردم این شهر عذر خواهی کرد واز "صبر وتحمل" آنها قدردانی نمود. امام جمعه شهر نیز به قصد عوامفریبی، در سخنان مشابهی از این که مسئولین حقایق رانمی گویند و بر زخم و درد مردم نمک می پاشند، انتقاد نمود.(ایسنا-
١/ ١١/ ٨۶ )
اوضاع در سایر مناطق نیز بهتر از این نبود. بارش برف وسرما نه تنها مستقیما جان دهها تن از مردم زحمتکش را گرفت، بلکه پی آمدهای آن از قبیل گران تر شدن قیمت نان وکمبود آن، گران شدن قیمت وسائل گرمازا که حتا تا پنج برابر افزایش یافت، تخریب راه ها و ترکیدن لوله های آب، فروریختن سقف خانه ها و کارگاه ها، مدفون شدن دهها روستا در زیر برف، عدم دسترسی به پزشک و دارو و غیره خسارات زیادی بر مردم وارد ساخت. به گفته معاون عمرانی وزارت آموزش و پرورش، تنها در استان گیلان ۳١ مدرسه به کلی تخریب شد و٢٠۷ مدرسه دیگر نیز آسیب دید. گرچه رژیم آماری از میزان خرابی ها انتشار نداد، اما از روی همین ارقام و تخریب مدارس، می توان به میزان بالای تخریب خانه های مردم به ویژه در مناطق روستائی پی برد.
اما خسارات و آسیب های جانی ومالی، به اینها محدود نشد. دهها تن از مردمی که از فرط سرما ناچار شده بودند برای گرم کردن اماکن مسکونی خود از وسائل گرمازای فاقد استاندارد های ایمنی و چراغ های خوراک پزی استفاده نمایند، دچار گاز گرفتگی شده و جان دادند. به گزارش خبرگزاری فارس ، تنها در ظرف روزهای ٢٢ تا٢۴ دی، ١٩ نفر شامل ١۴ مرد و ۵ زن، در اثر گاز گرفتگی جان خودرا از دست دادند. سازمان پزشک قانونی روز ٢۴ دی اعلام نمود که تنها در آذربایجان ۷١ نفر در اثر گاز گرفتگی جان خود را از دست دادند. این سازمان دوباره روز ٢٩ دی اعلام نمود طی روزهای ١۶ تا ٢۴ دی ٨۷ نفر شامل ۵۷ مرد و ۳٠ زن براثر مسمومیت ناشی از گاز جان خود را از دست داده اند. یک روز پس از آن، ایسنا خبر داد که گاز گرفتگی همچنان ادامه دارد ودهها تن دیگر در اراک و شهرهای اطراف تهران جان خودرا از دست داده اند. یکم بهمن ماه، خبرگزاری فارس از مرگ دو برادر در یافت آباد، یک زن ومرد جوان در بلوار ابوذر و یک زن جوان٣١ ساله به علت مسمومیت ناشی از گاز خبر داد.
دولت اسلامی که یک بار باقطع گاز وبی مسئولیتی در قبال تامین به موقع سوخت، زندگی مردم را به خطر افکنده وجان دهها نفر را گرفته بود، این بار به سبب عدم اطلاع رسانی و هشدارهای آگاهی دهنده پیرامون خطرات استنشاق منواکسید کربن که گازی است سمی و کشنده واز سوختن ناقص بخاری، چراغ های خوراک پزی ، آب گرم کن های نفتی و گازی و ذغال تولید می شود، دهها تن دیگر را نیز به کام مرگ فرستاد.
در گرماگرم این تلفات سنگین و حیرت آور ناشی از بی توجهی مسئولین دولت جمهوری اسلامی در قبال حفظ جان و سلامتی مردم بود که بارش باران در سیستان وبلوچستان در روزهای ٢۵ و٢۶ دی ماه، جان چندین تن دیگر را نیز گرفت وخسارات جبران ناپذیری به بار آورد. جاری شدن سیل، علاوه بر آن که به چندین شهر این استان، از جمله شهرهای چاه بهار، ایران شهر، سراوان وکنارک آسیب رساند وبسیاری از مدارس، جاده ها و پل ها را تخریب نمود، به بیش از پنج هزار خانوار در صدها روستای این استان نیز آسیب های جدی وارد ساخت. مدیر کل ستاد حوادث غیر مترقبه اعلام کرد، هفت هزار واحد مسکونی شهری و روستائی این استان از سی تا هفتاد درصد تخریب شده اند.
این حجم بالای تلفات و خسارات ناشی از بارش برف و باران ، یک بار دیگر نشان داد که جامعه، تاچه حد وحشتناک وغیر قابل تصوری بی صاحب است. بارش برف و سیل و سرما، بار دیگر به مردم ایران نشان داد که جان و زندگی آن ها تا چه حد غیر قابل باوری برای طبقه حاکم بی اهمیت و بی ارزش است.
دولت اسلامی البته مذبوحانه تلاش نمود خود را از زیربار مسئولیت برهاند ومسئولیت قطع وکمبود گاز رابه گردن یک کشور دیگر بیاندازد که گاز صادراتی خود به ایران راقطع کرده است. آنها گفتند که ترکمنستان صدور گاز به ایران را متوقف ساخته است، اما نگفتند ونمی گویند ایرانی که روی دریائی از نفت وگاز خوابیده است، چرا می بایستی سوخت مورد نیاز مردم را از ترکمنستان وارد کند وچرارژیم حاکم بایستی زندگی مردم رابه واردات گاز از این کشور وابسته سازد؟ مقامات دولتی برای آنکه وانمود سازند که در فکر مردم بوده اند، گفتند، صدور گاز به ترکیه را متوقف ساخته اند وبعد هم اضافه کردند که ترکیه گاز مورد نیاز خود را از منابع دیگری تهیه کرده است. آنها نگفتند و نمی گویند که چرا جمهوری اسلامی چنین نکرد؟ چراوقتی که ترکمنستان صدور گاز به ایران را متوقف ساخت، دولت، گاز مورد نیازمردم را از منابع دیگر تهیه نکرد؟ و دهها تن از مردم را به کام مرگ فرستاد؟
موضوع جاری شدن سیل در سیستان و بلوچستان نیز منحصر به امسال نیست.تمام مردم ایران بویژه مردم زحمتکش این استان می دانندکه منطقه سیستان و بلوچستان تقریبا هر ساله با بارش باران های سیل آسا روبروست .جمهوری اسلامی هم به رغم آنکه این موضوع را خوب می داند، با این وجود تاکنون هیچگونه اقدام پیشگیرانه وهیچ اقدامی برای مهار سیل انجام نداده است. این بار نیز با وجود آن که سازمان هواشناسی، از قبل، بارش باران های سیل آسا در منطقه سیستان و بلوچستان را اعلام کرده بود، اما دولت باز هم هیچگونه اقدام پیشگیرانه ای لااقل برای نجات جان مردم وکاهش خسارات انجام نداد.
بنابراین، این مساله ازروزهم روشن تر است که مسئولیت مستقیم تمام این تلفات وخسارات ، برعهده ی رژیم جمهوری اسلامی ست. مسئولیت کشته شدن دههاتن ازمردم درنقاط مختلف کشور، بر عهده سران رژیم وانگل هائیست که نزدیک به سی سال، ثروتهای جامعه رابی وقفه غارت کرده اند، پولهای نفت رابالاکشیده اند، اماکم ترین اقدامی دراین زمینه هاانجام نداده اند.
حقیقت آن است که وضعیت رژیم جمهوری اسلامی وخیم تر از آن است که بخواهد و یا بتواند خود را از زیر بار این مسئولیت ها برهاند. کار رژیم از این حرف ها گذشته است. وقتی که با بارش یک برف سنگین و یک موج سرما، در ظرف دو روز تمام سیستم سوخت رسانی رژیم دچار بحران و به کلی فلج می شود، وقتی که بحران گاز،به فوریت به بحران نان فرا می روید و آذوقه گران و کمیاب می شود، وقتی که دهها تن از مردم، از سرما وگرسنگی و گاز گرفتگی جان خود را از دست می دهند، آن گاه که برمتن چنین شرایطی تنها در ظرف چند روز بحران اجتماعی بالنسبه وسیعی در سرتاسر جامعه دامن زده می شود و بر ابعاد نارضایتی توده ای در مقیاس سراسری افزوده می شود، وقتی که ناتوانی رژیم در تامین حداقل نیازهای ضروری یک جامعه،این قدرواضح وروشن، در معرض دید همگان قرار می گیرد، این دیگر، به معنای آن است که کار رژیم جمهوری اسلامی از این حد که بخواهد خود را تبرئه کند و یا حتا بحران را به بحران گاز محدود کند گذشته است. این دیگر بحران گاز نیست. بحران نان نیست. بحران سوخت ومسکن وسرما نیست. این، بحران ورشکستگی تام و تمام رژیم جمهوری اسلامی ست. کاری که اما ، برف و سرما و بحران گاز انجام داد این بود که این بحران را شفاف تر از گذشته در معرض دید همگان قرار داد.بحران ورشکستگی رژیم ، درعین حال باردیگر براین ضرورت که نظام حاکم بایدبدست توده های کارگروزحمتکش ، به زیر کشیده شود وبه زباله دان افکنده شود، عینیت بخشید

Keine Kommentare: