خجسته باد ۸ مارس، مظهر پيکار زنان
هشت مارس (۱۸ اسفند) فرا میرسد. ۸ مارس، مظهر تلاش و مبارزه زنان در سراسر جهان برای پايان بخشيدن به ستمیست که قرنها بر زنان اعمال شده است
تبعيض، نابرابری و ستمگری جنسی، یکی از نتایج پیدایش مالکيت خصوصی، طبقات و جامعه طبقاتی در طول تاریخ بشریت است، که زن را به انسانی فرودست، اسير و بنده مرد تبديل نمود. به گواه تمام تحقيقات علمی تاريخی، جامعه شناسی و باستان شناسی، در جامعهای که هنوز مالکيت خصوصی بر وسائل توليد و توزيع پديد نيامده بود و طبقات فرادست و فرودست، ستمگر و ستمديده پديد نيامده بود، زن از يک شأن انسانی، موقعیت و جایگاه رفیعی در جامعه برخوردار بود. اما جامعه طبقاتی، چنان جايگاه اجتماعی زن را تنزل داد و طی قرون متمادی فرودستی زن را با خرافات و افسانه به هم آميخت که گوئی اين سرنوشت ازلی و ابدی زن بوده است. تاريخ، اما درنگ ندارد. به پيشرفت خود ادامه داد و به مرحلهای رسيد که جامعه سرمايهداری پديدار گرديد و شيوۀ توليد، بنيانهای نفی نظم طبقاتی را در بطن خود پروراند. همراه با مبارزه طبقه کارگر، مبارزه زنان در ابعادی تودهای برای نفی تبعيض، نابرابری و ستم جنسی آغاز گرديد. نخستين مطالبه زنان برابری حقوق بود. اگرچه در چارچوب نظام سرمايهداری، برابری حقوقی پذیرفتنی است، اما نفع اقتصادی و سیاسی طبقه سرمايهدار، مانع از پذیرش اين خواست میشد. سرانجام، زنان پيشگام جنبش کارگری و سوسياليستی، در اوائل سده بيستم به جنبشی سازمان يافته شکل دادند و با مبارزهای پيگير که از حمايت و پشتيبانی طبقه کارگر جهان برخوردار بود، طبقات سرمايهدار و دولتهای آنها را وادار نمودند که يکی پس از ديگری اين مطالبه زنان را بپذیرند
برابری حقوقی زن و مرد، گرچه هنوز به معنای یک برابری واقعی ، همه جانبه و رفع کامل تبعيض و ستم جنسی نيست، حتا در پيشرفتهترين و به اصطلاح دمکراتيکترين کشورهای سرمايهداری، مکرر در عمل نقض میشود، با این همه، یک پیشرفت و دستآورد بزرگ برای زنان سراسر جهان است. اما طنز تاريخ است که در ايرانِ اواخر سده بيستم، دولتی مذهبی حاکم گرديد که به نابرابری، تبعيض و ستمگری بر زنان، شکلی رسمی، قانونی و عريان داد. دولت مذهبی جمهوری اسلامی به محض استقرار در ايران، تلاش نمود تا حقوق و دست آوردهای زنان را در همان محدودهای که تا آن زمان در نتيجه تلاش و مبارزه بهدست آمده بود، از آنها بازپس گيرد. لذا به قدرت رسيدن جمهوری اسلامی، همراه شد با تصفيه و اخراج زنان از محل کار. دست آوردهای زنان يکی پس از ديگری مورد تعرض قرار گرفت. سرکوب زنان به وظیفه روزمره ارتجاع حاکم تبدیل گرديد. گلّههای حزبالهی در کوچه و خيابان به جان زنان افتادند، تا رسم ارتجاعیِ حجاب اجباری را حاکم کنند. جمهوری اسلامی که وظيفه خود را بازگرداندن جايگاه زنان به دوران قرون وسطا و سلطه دولتهای دينی قرار داده بود، به نابرابری و تبعيضی که در قوانين زمان شاه وجود داشت اکتفا نکرد، مقررات و خرافات مذهبی دوران جاهليت قرون وسطائی و عهد عتيق را بر قوانين و مقررات خود افزود تا ستمگری، نابرابری و تبعيض جنسی را به اوج خود برساند. جمهوری اسلامی تمام آنچه که میتوانست انجام داد، تا بندهای اسارت و فرودستی زن را در خانواده مردسالار تحکيم کند. جمهوری اسلامی به آنچه که گفته شد بسنده نکرد. جدا سازی زن و مرد را در مراکز عمومی در دستور کار قرار داد. جمهوری اسلامی هرچه از دستاش برمیآمد، در اين ۳٠ سال عليه زنان انجام داد تا ایران را به نمونه کشوری تبدیل کند که زنان با وحشيانهترين و بيرحمانهترين ستم، تبعيض و نابرابری روبرو هستند. نمیتوان نمونه اين ستم وحشيانه را در سراسر جهان، مگر در کشورهائی از قماش خود جمهوری اسلامی، نظير عربستان سعودی و شيخ نشينهای حاشيه خليج ديد
اما اين اقدامات فوق ارتجاعی و زن ستيزانۀ جمهوری اسلامی، از همان آغاز با واکنش و مبارزه زنان همراه بوده است. زنان در طول اين ۳٠ سال حاکميت دولت ارتجاعی طبقاتی – مذهبی به اشکال متعددی از مبارزه برای به عقب راندن رژيم و خنثی سازی اقدامات زن ستیزانه آن روی آوردهاند. امروز در هر کجا که مبارزهای عليه رژيم در جريان است، در کارخانهها و مؤسسات، دانشگاهها و مدارس، کوچه و خیابان، زنان حضوری فعال دارند. علاوه بر اين در چند سال اخير، بخش آگاهتر زنان تلاش کردهاند، به مبارزه خود شکلی سازمان يافته بدهند. جمهوری اسلامی برای به شکست کشاندن این تلاش، به سرکوب وحشیانه تجمعات زنان، بازداشت دهها تن از فعالان برابری حقوق زن و مرد، محکوميت آنها به زندان و شلاق متوسل گرديد. اما اين سرکوب قادر نبوده و نخواهد بود، زنان را از تلاش و مبارزه برای تحقق مطالبات برابری طلبانه خود باز دارد. لذا به روش ديگری نيز برای مقابله با اين جنبش برخاسته و تلاش میکند با استفاده از حضور زنان بورژوا ليبرال و بورژوا – مذهبی که وابسته به طبقه حاکم و جناحهائی از هيأت حاکمهاند و خواستار حفظ جمهوری اسلامی، اين جنبش را به زائدۀ جناحها و گروههای وابسته به هيأت حاکمه تبديل کند، آن را به مجرائی قانونی سوق دهد، از هدف اصلی برابری طلبانه خود دور سازد، در صفوف آن انشقاق و انشعاب ايجاد نمايد، تضعيف کند و به شکست بکشاند
اما تجربه ۳٠ سال حاکميت ستمگرانه جمهوری اسلامی، به توده زنان و پيشروترين و آگاهترين آنها آموخته است که نابرابری و تبعيض جنسی، ستمگری بر زنان، جزء لايتجزای دولت مذهبی حاکم بر ايران است. تا زمانی که اين رژيم بر سرکار باشد، نه فقط برابری حقوق زن و مرد مطلقاً تحقق نخواهد يافت، بلکه حتا يک بهبود قابل ملاحظه نيز در بی حقوقی زنان رخ نخواهد داد
بنابراين، پیروزی جنبش زنان و تحقق فوریترين مطالبه آن، برابری حقوق زن و مرد، تنها با مبارزه، حفظ استقلال اين جنبش از رژيم و جناحهای هيأت حاکمه، گرفتار نشدن در دام توهم پراکنیهای قانونی، اتحاد اين جنبش با جنبش طبقاتی کارگران و سرانجام، سرنگونی جمهوری اسلامی، به دست خواهد آمد
سازمان فدائيان (اقليت) که همواره از مدافعين پيگير برابری حقوقی و اجتماعی زن و مرد بوده ودشمن آشتی ناپذير تبعيض، نابرابری و ستم بر زنان است، از مبارزات برابری طلبانه زنان قاطعانه حمايت و پشتيبانی میکند، اما در همان حال آن گرايشی را که میکوشد به توهم قانون گرائی در اين جنبش دامن بزند، آن را به زائده جناحهای رژيم تبديل کند، به تثبيت و تحکيم رژيم ارتجاعی – مذهبیِ استبدادی و زن ستيز ياری رساند، به عنوان يار و مددکار استبداد و ارتجاع ، محکوم و افشا میکند
سازمان فدائيان (اقليت) زنان تحت ستم را فرا میخواند که برای تحقق مطالبات برابری طلبانه مختص خود و تحقق مطالباتی که به عموم تودههای زحمتکش مردم ايران تعلق دارد، مبارزه خود را علیه جمهوری اسلامی تشدید کنند
سازمان فدائيان (اقليت) به عنوان يک سازمان کمونيست که برای دگرگونی سوسياليستی تمام نظم موجود مبارزه میکند، به برابری حقوقی زن و مرد قانع نيست، بلکه خواهان يک برابری واقعی، اجتماعی و همه جانبه، و برافتادن تام و تمام ستم، نابرابری و تبعيض جنسی است. اما تا آن زمان فرا برسد، از پيگيرترين برابری حقوقی زن و مرد دفاع میکند
- سازمان فدائيان (اقليت) خواهان لغو فوری هرگونه ستم و تبعيض بر پايه جنسيت و برخورداری بی قيد و شرط زنان از حقوق اجتماعی و سياسی برابر با مردان است
- زنان بايد آزادانه و با برابری کامل در تمام شئون زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه مشارکت داشته باشند و به تمام مشاغل و مناصب در همه سطوح دسترسی داشته باشند
- زنان بايد از حقوق و مزايای کامل برابر با مردان در ازای کار مساوی برخوردار باشند
- تمام قوانين و مقررات ارتجاعی مربوط به تعدد زوجات، صيغه، حق طلاق يکجانبه مرد، تکفل و سرپرستی فرزندان، قوانين و مقررات تبعيض آميز در مورد ارث، مقررات حجاب اجباری، جدا سازی زن و مرد در مؤسسات و مراکز عمومی، تمام مقررات و اقدامات سرکوبگرانه و وحشيانه نظير شلاق و سنگسار، بايد فوراً ملغا گردند
- حق سقط جنين بدون قيد و شرط به رسميت شناخته شود
- هرگونه فشار، تحقير، اجبار، اذيت و آزار و خشونت عليه زنان در محيط خانواده ممنوع گردد و مجازات شديدی در مورد نقض آنها اعمال شود
- روابط خصوصی زن، بايد از هرگونه تعرض مصون گردد و زن در انتخاب شريک زندگی خود آزادی کامل داشته باشد
- حقوق زن ومرد در امر طلاق، ارث و تکفل اولاد بايد کاملاً برابر گردد
- حجاب اجباری بايد ملغا گردد و هرگونه فشار و اجبار در مورد نوع پوشش زن ممنوع شود. زنان بايد از حق آزادی انتخاب پوشش برخوردار گردند
سازمان فدائيان (اقليت) ۸ مارس، روز جهانی زن را به عموم زنان زحمتکش و ستمديده و تمام انسانهائی که خواهان برافتادن ستم، تبعيض و نابرابری جنسی هستند تبريک میگويد
با اين اميد که ۸ مارس امسال سرآغازی برای تحقق فوری برابری کامل و بی قيد و شرط حقوق زن و مرد باشد
زنده باد ۸ مارس
پيروز باد مبارزات زنان عليه تبعيض و نابرابری
سرنگون باد رژيم جمهوری اسلامی – برقرار باد حکومت شورائی
زنده باد آزادی – زنده باد سوسياليسم
سازمان فدائيان (اقليت)
اسفند ماه ۱۳۸۷
کار – نان – آزادی - حکومت شورائی
نشانی ما روی اینترنت: www.fadaian-minority.org
آدرس الکترونیکی ما: info@fadaian-minority.org
پيروز باد مبارزات زنان عليه تبعيض و نابرابری
سرنگون باد رژيم جمهوری اسلامی – برقرار باد حکومت شورائی
زنده باد آزادی – زنده باد سوسياليسم
سازمان فدائيان (اقليت)
اسفند ماه ۱۳۸۷
کار – نان – آزادی - حکومت شورائی
نشانی ما روی اینترنت: www.fadaian-minority.org
آدرس الکترونیکی ما: info@fadaian-minority.org