ایران در هفتهای که گذشت
جمعه ۲ اسفند، برگرفته از راديو دمکراسی شورايی
ماجرای ناپدید شدن یک میلیارد دلار از درآمدهای نفتی دولت، در این هفته انعکاس وسیعتری به خود گرفت. خبرگزاری ها و مطبوعات به تفضیل پیرامون آن بحث کردند و مقامات حکومت به تأیید و تکذیب آن برخاستند
یک میلیارد و ۵۶ میلیون دلار، یعنی متجاوز از یک تریلیون تومان، رقم کوچکی نیست. چگونه ممکن است یک چنین مبلغ کلانی از خزانه یک کشور ناپدید شود و پاسخ صریحی به آن داده نشود؟ در جمهوری اسلامی همه چیز ممکن است. حتا ناپدید شدن یک تریلیون تومان و بعد هم رفع و رجوع کردن قضیه و پایان دادن بی سر و صدا به آن
واکنشها تاکنون به این مسئله چه بوده است؟ سخنگوی دولت انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده و برای بیاهمیت نشان دادن آن، صاف و ساده گفت که این یک حرکت سیاسیست و اصلاً صحت ندارد. این موضعگیری خشم رئیس دیوان محاسبات و گروهی از نمایندگان مجلس را برانگیخت و لذا با جزئیات بیشتری ماجرا را برملا کردند
رئیس دیوان محاسبات جمهوری اسلامی در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت: "آنچه توسط رسانهها برجسته و صرفاً به آن پرداخته شد، بحث یک مکیلیارد و ۵۶ میلیون دلار بود و بقیه موارد تفریغ بودجه... تحتالشعاع این یک مورد به محاق رفت." و حال آن که در گزارش تفریغ ۲ هزار مورد انحراف وجود دارد. وی در ادامه توضیحات خود افزود
"آنچه تحت عنوان یک میلیارد معروف شد، به این ترتیب است که در سال ۸۵ قرار بود مازاد دریافت بیشتر از ۴۰ میلیارد دلار از درآمد نفت به حساب ذخیرهی ارزی واریز شود. کل رقم مازاد، حدود ۲۵ میلیارد و ۷۶۳ میلیون و ۶۷۰ هزار دلار است که از این مقدار ۲۱ میلیارد به حساب ذخیره واریز شد و حدود ۵ / ۳ میلیارد به حساب هزینه منظور شده است. اما رقم یک میلیارد و ۵۶ میلیون دلار به خزانه بازنگشته که باید پیگیری شود
گذشته از مفقودالاثر شدن یک میلیارد دلار، گزارش دیوان محاسبات رژیم، حاکی از خرید و فروش نفت و گاز و بنزین بود که برخی از آنها نه تنها وارد خزانه نشده، بلکه در صورتحسابهای وزارت نفت نیز چیزی در مورد آنها یافت نشده است. علاوه براین، آنچه که خشم گروهی از نمایندگان مجلس را برانگیخت، هزینههای دولتی بود که حتا مجلس گوش به فرمان هم از آن خبردار نشده بود و ظاهراً به عنوان تخلف دولت از بودجهی مصوب محسوب میگردد. لذا وزیر نفت را به مجلس فراخواندند تا ماوقع را توضیح دهد. وی که در این هفته در مجلس حاضر شده بود، پاسخ روشنی به برخی مسائل مورد نزاع نداد، اما پیرامون خریدهای دولت، خارج از مصوبه مجلس، گفت: به دستور رئیس جمهور و با مسئولیت خودم این کار را انجام دادم. اما ۴ نامه به رئیس جمهور نوشتم واز وی خواستم که برای واردات بنزین از مجلس مجوز بگیرد
سرانجام احمدینژاد هم وادار به موضعگیری شد و در مصاحبه مطبوعاتی سهشنبه شب، از علنی کردن ماجرای ناپدید شدن یک میلیارد دلار توسط دیوان محاسبات و مجلس اظهار نارضایتی کرد و گفت: بحث یک میلیارد دلار ماجرای عجیبیست. "دیوان محاسبات موظف است، اسناد هزینههای دولت را با قانون بودجه تطبیق دهد و اگر در این زمینه مشکلی بود، میآید و آن را بررسی میکند و اگر جایی تخلفی صورت گرفته بود و یا سوءاستفادهای شده بود، دیوان آن را به مرجع خود که دادستانی دیوان است ارجاع می دهد... ممکن است برخی مواقع تخلف اداری صورت گرفته باشد، ممکن است برخی مواقع این تخلف موجب اتلاف بیتالمال شده و ممکن است سوءاستفاده شده باشد که در آن صورت طبق قانون رفتار میشود و البته حتماً مسیر مشخص شده در قانون طی شود
حرف احمدی نژاد این است که چرا این ماجرا علنی شد و میبایستی در اتاقهای دربستهی دستگاه دولتی حل و فصل شود. لذا وی در پایان این بخش از مصاحبه خود، پس از داستانسرایی در مورد هزینههایی که اسناد آن نیامده و باید منتظر ماند، نتیجه گرفت: من فکر میکنم در گزارش دیوان محاسبات یک اشتباه و بیدقتی صورت گرفته است و از دیوان محاسبات و مجلس جای گله است که بدون توجه به موضوع، سر و صدا ایجاد کردند. برخی کسانی که مطالب نادرست مطرح میکنند، نمیدانند خزانه چیست؟ برخی میخواهند فضائی را ایجاد کنند که دولت بی قانون است و پاک نیست
فردای گفتگوی تلویزیونی احمدینژاد، ولولهای در مجلس ارتجاع برپا شد و گروهی از مجلسیان در رد ادعاهای رئیس جمهور، سخنرانی کردند. رئیس مجلس هم به جمع معترضین پیوست و گفت: گزارش تفریغ بودجه سال ۸۶ هم همینطور است و نشاندهندهی انحراف و اشکالاتی در اجرای بودجه است. چون ماجرای گزارشات دیوان محاسبات زیاد پیچ پیدا کرده، از قرار معلوم، رئیس مجلس یک نسخه از آن را هم برای خامنهای ارسال کرده است، تا وی رهنمود خود را صادر کند
پوشیده نیست که ادعاهای احمدینژاد چیزی جز توجیهگری برای در رفتن از زیر مساله ناپدید شدن یک میلیارد دلار نیست. یک تریلیون تومان آنقدر بزرگ است که دیوان محاسبات رژیم نمیتوانست، در جمع و تفریق خود، دچار اشتباه شده باشد. در عین حال این ادعای احمدینژاد که وعده رسیدن اسناد را میدهد، پوچ و باطل است. چرا که ظاهراً دولت باید وضع دخل و خرجاش در پایان هر سال روشن شده باشد و ممکن است مبلغ کمی از هزینهها و صورتحساب آنها به سال بعد موکول شده باشد. اما ناپدید شدن یک میلیارد دلار مربوط به امسال و پارسال نیست بلکه این مبلغ در سال ۸۵ ناپدید شده است و تا این لحظه هم هیچ ردی از آن پیدا نشده است
حالا که این مساله علنی شده است، بالاخره رژیم چه راه حلی برای آن جستجو خواهد کرد. مثل دهها نمونه دیگر، یا بیسر و صدا و با توافق جناحهای رژیم مسکوت خواهد ماند و بی دردسرترین آن هم این خواهد بود که پس از مدتی اعلام کنند، این مبلغ بدون مجوز توسط دولت خرج شده و یک تخلف جزئی دولت بوده است، یا در نهایت، مهرهای از مهرههای رژیم قربانی خواهد شد و قضیه فیصله خواهد یافت. جمهوری اسلامی در تمام این زمینهها کارکشته و استاد است. ماجرای قتلهای زنجیرهای با داروی نظافت و مرگ یک عنصر وزارت اطلاعات مختومه اعلام شد. در روزهای اخیر هم که قرار بود دادگاه علنی عباس پالیزدار یعنی همان فردی که اسناد دولتی فساد مالی و دزدیهای برخی سران رژیم و دستگاه روحانیت را افشا کرد، برگزار شود، خبر مسمومیت و روانه بیمارستان شدن وی انتشار یافته که البته سخنگوی دستگاه قضایی، آن را ناراحتی قلبی اعلام کرده است. اما یک سؤال هنوز باقیست. برای مردم از روز هم روشنتر است که جمهوری اسلامی یک رژیم سرتاپا فاسد است، اما علت افشا شدن برخی نمونههای فساد دولتی توسط افراد، گروهها، جناحها و حتا نهادها و ارگانهای حکومتی که چهره رسوای رژیم را رسواتر میکنند، چیست؟
واقعیت امر این است که هر گاه به هرعلتی، تضادها و اختلافات درونی رژیم شدت میگیرد، هر گروه، دسته و نهاد رژیم تلاش میکند، با افشای گوشههایی از این فساد، از آن به نفع مقاصد سیاسی و اقتصادی خود بهرهبرداری کند. در ماجرای ناپدید شدن یک میلیارد دلار هم در بحبوحه کشمکش گروههای رقیب طبقه حاکم برای به دست گرفتن زمام امور اجرایی رژیم، این کشمکش و درگیری نقش مهمی داشته است. اما تفاوتی که بر سر این مسئله بروز کرده است و خود را در مجلس نشان داده این است که به استثنای تعداد کمی از طرفداران سفت و سخت احمدینژاد، همه در یک جبهه در مقابل وی قرار گرفتهاند. علت آن هم در این است که احمدینژاد، چون به پشتیبانی خامنهای متکیست و خود را به جز به ولی فقیه به کسی پاسخگو نمیداند، پشیزی هم برای مصوبات مجلس ارزش قائل نیست. این مصوبات را رعایت نمیکند و تصمیم خودش را بالاتر از آنها میداند. مجلسیان که خودشان را حسابی تحقیر شده میبینند و کاری هم از دست شان برنمیآید، بر سر گزارشات دیوان محاسبات به رئیس جمهور گیر دادهاند. لذا ماجرای ناپدید شدن یک میلیارد دلار را افشا کردند. در حالی که میدانیم نمونههای متعددی از اسناد فساد دولتی در مجلس بوده و هست که هیچگاه علنی نشده است. نزدیکترین آن هم، همان اسنادی ست که پالیزدار بخشی از آنها را افشا کرد. احمدینژاد نمی تواند قضیه یک تریلیون تومانی را به سادگی حل کند، فقط این میماند که ارباباش خامنهای چه واکنشی نشان دهد تا مجلسیان را به سکوت وادارد
یک میلیارد و ۵۶ میلیون دلار، یعنی متجاوز از یک تریلیون تومان، رقم کوچکی نیست. چگونه ممکن است یک چنین مبلغ کلانی از خزانه یک کشور ناپدید شود و پاسخ صریحی به آن داده نشود؟ در جمهوری اسلامی همه چیز ممکن است. حتا ناپدید شدن یک تریلیون تومان و بعد هم رفع و رجوع کردن قضیه و پایان دادن بی سر و صدا به آن
واکنشها تاکنون به این مسئله چه بوده است؟ سخنگوی دولت انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده و برای بیاهمیت نشان دادن آن، صاف و ساده گفت که این یک حرکت سیاسیست و اصلاً صحت ندارد. این موضعگیری خشم رئیس دیوان محاسبات و گروهی از نمایندگان مجلس را برانگیخت و لذا با جزئیات بیشتری ماجرا را برملا کردند
رئیس دیوان محاسبات جمهوری اسلامی در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت: "آنچه توسط رسانهها برجسته و صرفاً به آن پرداخته شد، بحث یک مکیلیارد و ۵۶ میلیون دلار بود و بقیه موارد تفریغ بودجه... تحتالشعاع این یک مورد به محاق رفت." و حال آن که در گزارش تفریغ ۲ هزار مورد انحراف وجود دارد. وی در ادامه توضیحات خود افزود
"آنچه تحت عنوان یک میلیارد معروف شد، به این ترتیب است که در سال ۸۵ قرار بود مازاد دریافت بیشتر از ۴۰ میلیارد دلار از درآمد نفت به حساب ذخیرهی ارزی واریز شود. کل رقم مازاد، حدود ۲۵ میلیارد و ۷۶۳ میلیون و ۶۷۰ هزار دلار است که از این مقدار ۲۱ میلیارد به حساب ذخیره واریز شد و حدود ۵ / ۳ میلیارد به حساب هزینه منظور شده است. اما رقم یک میلیارد و ۵۶ میلیون دلار به خزانه بازنگشته که باید پیگیری شود
گذشته از مفقودالاثر شدن یک میلیارد دلار، گزارش دیوان محاسبات رژیم، حاکی از خرید و فروش نفت و گاز و بنزین بود که برخی از آنها نه تنها وارد خزانه نشده، بلکه در صورتحسابهای وزارت نفت نیز چیزی در مورد آنها یافت نشده است. علاوه براین، آنچه که خشم گروهی از نمایندگان مجلس را برانگیخت، هزینههای دولتی بود که حتا مجلس گوش به فرمان هم از آن خبردار نشده بود و ظاهراً به عنوان تخلف دولت از بودجهی مصوب محسوب میگردد. لذا وزیر نفت را به مجلس فراخواندند تا ماوقع را توضیح دهد. وی که در این هفته در مجلس حاضر شده بود، پاسخ روشنی به برخی مسائل مورد نزاع نداد، اما پیرامون خریدهای دولت، خارج از مصوبه مجلس، گفت: به دستور رئیس جمهور و با مسئولیت خودم این کار را انجام دادم. اما ۴ نامه به رئیس جمهور نوشتم واز وی خواستم که برای واردات بنزین از مجلس مجوز بگیرد
سرانجام احمدینژاد هم وادار به موضعگیری شد و در مصاحبه مطبوعاتی سهشنبه شب، از علنی کردن ماجرای ناپدید شدن یک میلیارد دلار توسط دیوان محاسبات و مجلس اظهار نارضایتی کرد و گفت: بحث یک میلیارد دلار ماجرای عجیبیست. "دیوان محاسبات موظف است، اسناد هزینههای دولت را با قانون بودجه تطبیق دهد و اگر در این زمینه مشکلی بود، میآید و آن را بررسی میکند و اگر جایی تخلفی صورت گرفته بود و یا سوءاستفادهای شده بود، دیوان آن را به مرجع خود که دادستانی دیوان است ارجاع می دهد... ممکن است برخی مواقع تخلف اداری صورت گرفته باشد، ممکن است برخی مواقع این تخلف موجب اتلاف بیتالمال شده و ممکن است سوءاستفاده شده باشد که در آن صورت طبق قانون رفتار میشود و البته حتماً مسیر مشخص شده در قانون طی شود
حرف احمدی نژاد این است که چرا این ماجرا علنی شد و میبایستی در اتاقهای دربستهی دستگاه دولتی حل و فصل شود. لذا وی در پایان این بخش از مصاحبه خود، پس از داستانسرایی در مورد هزینههایی که اسناد آن نیامده و باید منتظر ماند، نتیجه گرفت: من فکر میکنم در گزارش دیوان محاسبات یک اشتباه و بیدقتی صورت گرفته است و از دیوان محاسبات و مجلس جای گله است که بدون توجه به موضوع، سر و صدا ایجاد کردند. برخی کسانی که مطالب نادرست مطرح میکنند، نمیدانند خزانه چیست؟ برخی میخواهند فضائی را ایجاد کنند که دولت بی قانون است و پاک نیست
فردای گفتگوی تلویزیونی احمدینژاد، ولولهای در مجلس ارتجاع برپا شد و گروهی از مجلسیان در رد ادعاهای رئیس جمهور، سخنرانی کردند. رئیس مجلس هم به جمع معترضین پیوست و گفت: گزارش تفریغ بودجه سال ۸۶ هم همینطور است و نشاندهندهی انحراف و اشکالاتی در اجرای بودجه است. چون ماجرای گزارشات دیوان محاسبات زیاد پیچ پیدا کرده، از قرار معلوم، رئیس مجلس یک نسخه از آن را هم برای خامنهای ارسال کرده است، تا وی رهنمود خود را صادر کند
پوشیده نیست که ادعاهای احمدینژاد چیزی جز توجیهگری برای در رفتن از زیر مساله ناپدید شدن یک میلیارد دلار نیست. یک تریلیون تومان آنقدر بزرگ است که دیوان محاسبات رژیم نمیتوانست، در جمع و تفریق خود، دچار اشتباه شده باشد. در عین حال این ادعای احمدینژاد که وعده رسیدن اسناد را میدهد، پوچ و باطل است. چرا که ظاهراً دولت باید وضع دخل و خرجاش در پایان هر سال روشن شده باشد و ممکن است مبلغ کمی از هزینهها و صورتحساب آنها به سال بعد موکول شده باشد. اما ناپدید شدن یک میلیارد دلار مربوط به امسال و پارسال نیست بلکه این مبلغ در سال ۸۵ ناپدید شده است و تا این لحظه هم هیچ ردی از آن پیدا نشده است
حالا که این مساله علنی شده است، بالاخره رژیم چه راه حلی برای آن جستجو خواهد کرد. مثل دهها نمونه دیگر، یا بیسر و صدا و با توافق جناحهای رژیم مسکوت خواهد ماند و بی دردسرترین آن هم این خواهد بود که پس از مدتی اعلام کنند، این مبلغ بدون مجوز توسط دولت خرج شده و یک تخلف جزئی دولت بوده است، یا در نهایت، مهرهای از مهرههای رژیم قربانی خواهد شد و قضیه فیصله خواهد یافت. جمهوری اسلامی در تمام این زمینهها کارکشته و استاد است. ماجرای قتلهای زنجیرهای با داروی نظافت و مرگ یک عنصر وزارت اطلاعات مختومه اعلام شد. در روزهای اخیر هم که قرار بود دادگاه علنی عباس پالیزدار یعنی همان فردی که اسناد دولتی فساد مالی و دزدیهای برخی سران رژیم و دستگاه روحانیت را افشا کرد، برگزار شود، خبر مسمومیت و روانه بیمارستان شدن وی انتشار یافته که البته سخنگوی دستگاه قضایی، آن را ناراحتی قلبی اعلام کرده است. اما یک سؤال هنوز باقیست. برای مردم از روز هم روشنتر است که جمهوری اسلامی یک رژیم سرتاپا فاسد است، اما علت افشا شدن برخی نمونههای فساد دولتی توسط افراد، گروهها، جناحها و حتا نهادها و ارگانهای حکومتی که چهره رسوای رژیم را رسواتر میکنند، چیست؟
واقعیت امر این است که هر گاه به هرعلتی، تضادها و اختلافات درونی رژیم شدت میگیرد، هر گروه، دسته و نهاد رژیم تلاش میکند، با افشای گوشههایی از این فساد، از آن به نفع مقاصد سیاسی و اقتصادی خود بهرهبرداری کند. در ماجرای ناپدید شدن یک میلیارد دلار هم در بحبوحه کشمکش گروههای رقیب طبقه حاکم برای به دست گرفتن زمام امور اجرایی رژیم، این کشمکش و درگیری نقش مهمی داشته است. اما تفاوتی که بر سر این مسئله بروز کرده است و خود را در مجلس نشان داده این است که به استثنای تعداد کمی از طرفداران سفت و سخت احمدینژاد، همه در یک جبهه در مقابل وی قرار گرفتهاند. علت آن هم در این است که احمدینژاد، چون به پشتیبانی خامنهای متکیست و خود را به جز به ولی فقیه به کسی پاسخگو نمیداند، پشیزی هم برای مصوبات مجلس ارزش قائل نیست. این مصوبات را رعایت نمیکند و تصمیم خودش را بالاتر از آنها میداند. مجلسیان که خودشان را حسابی تحقیر شده میبینند و کاری هم از دست شان برنمیآید، بر سر گزارشات دیوان محاسبات به رئیس جمهور گیر دادهاند. لذا ماجرای ناپدید شدن یک میلیارد دلار را افشا کردند. در حالی که میدانیم نمونههای متعددی از اسناد فساد دولتی در مجلس بوده و هست که هیچگاه علنی نشده است. نزدیکترین آن هم، همان اسنادی ست که پالیزدار بخشی از آنها را افشا کرد. احمدینژاد نمی تواند قضیه یک تریلیون تومانی را به سادگی حل کند، فقط این میماند که ارباباش خامنهای چه واکنشی نشان دهد تا مجلسیان را به سکوت وادارد
ایران در هفتهای که گذشت
وزیر دفاع جمهوری اسلامی در این هفته به روسیه رفت و مورد استقبال گرم مقامات روس از جمله وزیر دفاع این کشور قرار گرفت
وزیر دفاع روسیه در سخنرانی خود از حضور نجار، وزیر دفاع جمهوری اسلامی و هیئت همراه وی ابراز خرسندی کرد و گفت: "به دلیل نقش فعال و سازنده جمهوری اسلامی در تامین صلح و ثبات در منطقه و وجود دیدگاههای مشترک میان دو کشور، ضروریست همکاری میان دو کشور در راستای حل و فصل مسائل منطقهای و بینالمللی و توسعهی مناسبات دوجانبه در کلیه سطوح بیش از پیش گسترش یابد." وزیر دفاع جمهوری اسلامی نیز در سخنرانیاش بر همین گفتهها تاکید نمود و افزود: "قاچاق مواد مخدر، تروریسم، اقدامات افراط گرایانه، تهدید ناشی از اهداف توسعه ناتو به سوی شرق را به عنوان تهدیدات صلح و امنیت منطقه و جهاناند
از سخنرانیهای رسمی که همواره کلیشهای، همراه با تعریف و تمجید و تعارفات دیپلماتیک سران و مقامات دولتهای سرمایهداری در دیدار با یکدیگر است، نمیتوان به اهداف، معاملات و زد و بندهای پشت پرده آنها پی برد. از سخنرانی وزیر دفاع روسیه چنین برمیآید که گویا چون جمهوری اسلامی در" تامین صلح و ثبات در منطقه، نقش فعال و سازندهای دارد"، وزیر دفاع جمهوری اسلامی به روسیه دعوت شده تا مناسبات دوجانبه در کلیه سطوح بیش از پیش گسترش یابد. اگر چنین میبود، لابد میبایستی مقامات سیاسی و دیپلماتیک با یکدیگر ملاقات کنند و نه وزرای جنگ. وزیر دفاع جمهوری اسلامی نیز یک مشت مسایل با ربط و بی ربط را به هم بافت، اما از هدف اصلی سفر خود به مسکو چیزی نگفت
این مخفیکاری در حالیست که قدرتهای رقیب روسیه پیشاپیش یکی از اهداف این ملاقات را خرید قطعی سیستمهای موشکی ضدهوایی "اس –۳۰۰" به ارزش حدود یک میلیارد دلار اعلام کرده بودند. اما هدف از این ملاقات چیزی فراتر از انجام این معامله با مسکوست. هدف واقعی، نه آنگونه که ادعا میشود، تحکیم صلح و ثبات، بلکه تهدید جنگ و بی ثباتی ناشی از توسعهطلبی و رقابت قدرتهای جهانی و منطقهایست
جمهوری اسلامی به علت تهدیداتی که از سوی قدرتهای رقیب روسیه با آن روبه رو بوده است، در طول سالهای گذشته همواره در تلاش بوده است، نزدیکترین روابط را با روسیه داشته باشد. گرچه روسیه اصلیترین منبع تأمین سلاح و تجهیزات پیشرفته نظامی برای جمهوری اسلامی بوده است، اما تا همین اواخر بنا به موازنهی قدرت و محاسبات بینالمللی خود، از برقراری رابطهی نزدیک نظامی با جمهوری اسلامی طفره میرفت، و حتا از فروش برخی سلاحهای پیشرفته خودداری میکرد. در پی شکست طرحهای خاورمیانهای آمریکا و تغییراتی که در موازنهی قدرت به نفع روسیه صورت گرفت، روسیه دست به تعرضی متقابل برای مقابله با دستاندازی قدرتهای اروپائی و اروپا به مناطق نفوذ خود زد. از این نقطه است که جمهوری اسلامی به یک متحد استراتژیک روسیه در خاورمیانه تبدیل میگردد. اکنون روسیه آماده است سلاحهایی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهد که پیش از این بنا به ملاحظات مناسبات خود با آمریکا و اروپا از دادن آنها خودداری میکرد. روسیه از گسترش مناسبات نظامی خود با جمهوری اسلامی منافع متعددی را دنبال میکند
از طریق تقویت نظامی جمهوری اسلامی، میکوشد قدرت رقبای خود را در خاورمیانه و از این طریق به ویژه در آسیای مرکزی که منطقه نفوذ روسیه محسوب میشود تضعیف کند. روسیه میکوشد همچنین با برگ برنده جمهوری اسلامی، امتیازاتی از رقبای آمریکایی و اروپایی خود، از جمله بر سر اروپای مرکزی و منطقه بالکان بگیرد و بالاخره همه ساله میلیاردها دلار از بابت فروش سلاح به جمهوری اسلامی عاید خود سازد. جمهوری اسلامی هم البته منافع خاص خودش را دنبال میکند. جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف و مقاصد توسعه طلبانهی پان اسلامیستی خود در تلاش است که به نحو روزافزونی خود را به پیشرفتهترین سلاحها مجهز سازد. در عین حال با بسط و گسترش دامنه مناسبات نظامی و سیاسی خود با روسیه میکوشد یک سپر حمایتی برای خود در برابر تهدیدات قدرتهای اروپایی و آمریکا ایجاد کند که با سیاست جمهوری اسلامی در خاورمیانه اصطکاک پیدا کردهاند. هدف از سفر وزیر دفاع جمهوری اسلامی به روسیه سوای انعقاد قرارداد خرید سلاحهای پیشرفته، گسترش به قول وزیر دفاع روسیه، همه جانبهی مناسبات نظامی با این کشور است
وزیر دفاع روسیه در سخنرانی خود از حضور نجار، وزیر دفاع جمهوری اسلامی و هیئت همراه وی ابراز خرسندی کرد و گفت: "به دلیل نقش فعال و سازنده جمهوری اسلامی در تامین صلح و ثبات در منطقه و وجود دیدگاههای مشترک میان دو کشور، ضروریست همکاری میان دو کشور در راستای حل و فصل مسائل منطقهای و بینالمللی و توسعهی مناسبات دوجانبه در کلیه سطوح بیش از پیش گسترش یابد." وزیر دفاع جمهوری اسلامی نیز در سخنرانیاش بر همین گفتهها تاکید نمود و افزود: "قاچاق مواد مخدر، تروریسم، اقدامات افراط گرایانه، تهدید ناشی از اهداف توسعه ناتو به سوی شرق را به عنوان تهدیدات صلح و امنیت منطقه و جهاناند
از سخنرانیهای رسمی که همواره کلیشهای، همراه با تعریف و تمجید و تعارفات دیپلماتیک سران و مقامات دولتهای سرمایهداری در دیدار با یکدیگر است، نمیتوان به اهداف، معاملات و زد و بندهای پشت پرده آنها پی برد. از سخنرانی وزیر دفاع روسیه چنین برمیآید که گویا چون جمهوری اسلامی در" تامین صلح و ثبات در منطقه، نقش فعال و سازندهای دارد"، وزیر دفاع جمهوری اسلامی به روسیه دعوت شده تا مناسبات دوجانبه در کلیه سطوح بیش از پیش گسترش یابد. اگر چنین میبود، لابد میبایستی مقامات سیاسی و دیپلماتیک با یکدیگر ملاقات کنند و نه وزرای جنگ. وزیر دفاع جمهوری اسلامی نیز یک مشت مسایل با ربط و بی ربط را به هم بافت، اما از هدف اصلی سفر خود به مسکو چیزی نگفت
این مخفیکاری در حالیست که قدرتهای رقیب روسیه پیشاپیش یکی از اهداف این ملاقات را خرید قطعی سیستمهای موشکی ضدهوایی "اس –۳۰۰" به ارزش حدود یک میلیارد دلار اعلام کرده بودند. اما هدف از این ملاقات چیزی فراتر از انجام این معامله با مسکوست. هدف واقعی، نه آنگونه که ادعا میشود، تحکیم صلح و ثبات، بلکه تهدید جنگ و بی ثباتی ناشی از توسعهطلبی و رقابت قدرتهای جهانی و منطقهایست
جمهوری اسلامی به علت تهدیداتی که از سوی قدرتهای رقیب روسیه با آن روبه رو بوده است، در طول سالهای گذشته همواره در تلاش بوده است، نزدیکترین روابط را با روسیه داشته باشد. گرچه روسیه اصلیترین منبع تأمین سلاح و تجهیزات پیشرفته نظامی برای جمهوری اسلامی بوده است، اما تا همین اواخر بنا به موازنهی قدرت و محاسبات بینالمللی خود، از برقراری رابطهی نزدیک نظامی با جمهوری اسلامی طفره میرفت، و حتا از فروش برخی سلاحهای پیشرفته خودداری میکرد. در پی شکست طرحهای خاورمیانهای آمریکا و تغییراتی که در موازنهی قدرت به نفع روسیه صورت گرفت، روسیه دست به تعرضی متقابل برای مقابله با دستاندازی قدرتهای اروپائی و اروپا به مناطق نفوذ خود زد. از این نقطه است که جمهوری اسلامی به یک متحد استراتژیک روسیه در خاورمیانه تبدیل میگردد. اکنون روسیه آماده است سلاحهایی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهد که پیش از این بنا به ملاحظات مناسبات خود با آمریکا و اروپا از دادن آنها خودداری میکرد. روسیه از گسترش مناسبات نظامی خود با جمهوری اسلامی منافع متعددی را دنبال میکند
از طریق تقویت نظامی جمهوری اسلامی، میکوشد قدرت رقبای خود را در خاورمیانه و از این طریق به ویژه در آسیای مرکزی که منطقه نفوذ روسیه محسوب میشود تضعیف کند. روسیه میکوشد همچنین با برگ برنده جمهوری اسلامی، امتیازاتی از رقبای آمریکایی و اروپایی خود، از جمله بر سر اروپای مرکزی و منطقه بالکان بگیرد و بالاخره همه ساله میلیاردها دلار از بابت فروش سلاح به جمهوری اسلامی عاید خود سازد. جمهوری اسلامی هم البته منافع خاص خودش را دنبال میکند. جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف و مقاصد توسعه طلبانهی پان اسلامیستی خود در تلاش است که به نحو روزافزونی خود را به پیشرفتهترین سلاحها مجهز سازد. در عین حال با بسط و گسترش دامنه مناسبات نظامی و سیاسی خود با روسیه میکوشد یک سپر حمایتی برای خود در برابر تهدیدات قدرتهای اروپایی و آمریکا ایجاد کند که با سیاست جمهوری اسلامی در خاورمیانه اصطکاک پیدا کردهاند. هدف از سفر وزیر دفاع جمهوری اسلامی به روسیه سوای انعقاد قرارداد خرید سلاحهای پیشرفته، گسترش به قول وزیر دفاع روسیه، همه جانبهی مناسبات نظامی با این کشور است
ایران در هفتهای که گذشت
در نخستین روز این هفته خبری انتشار یافت مبنی براین که یک جانباز در مقابل مجلس با بنزین خود را به آتش کشید. ظاهراً خودسوزی، اتفاقی موردی و استثنائی در ایران نیست. کم نیست نمونههایی از خودسوزی مردم زحمتکش و فقیری که از فرط بدبختی به این شکل دردناک به زندگی خود خاتمه داده و روزمره میتوان اخبار و گزارشاتی از خودسوزی زنان تحت ستم را در مطبوعات رژیم یافت که زیر فشارهای متعدد خانوادگی و اجتماعی از فرط استیصال دست به خودسوزی زدهاند. اما با این وجود، خودسوزی جلو مجلس ارتجاع، چنان انعکاسی پیدا کرد که گویی، برای نخستین بار فردی دست به خودسوزی زده است، تا جایی که رؤسای مجلس هم ناگزیر به موضعگیری و واکنش شدند. اما چه واکنشی؟ رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس گفت: روز گذشته فردی با ریختن بنزین روی خودش، خودسوزی کرد. این فرد دو بار دیگر هم به مجلس مراجعه کرده و تنها خواسته وی اشتغال به کار بوده است. رسانهها نوشتهاند که این فرد، جانباز است، اما جانباز نیست و سابقه روحی و روانی داشته است. رسانهها هم خطا کردند که در این شرایط حساس، چنین خبری را منتشر کردند. رئیس مجلس هم در ادامه سخنان وی افزود: علاوه براین ، سابقه زندان و اعتیاد و مشکلاتی از این دست داشته است. پروندهسازی تکمیل شد
این موضع گیری مجلس، چیز دیگری جز یک رسوایی دیگر برای این عصاره ارتجاع از کار درنیامد. چرا که دو روز بعد، بازپرس پرونده اظهارات این سران مرتجع مجلس را کذب اعلام نمود و گفت: این مرد ۴۵ ساله هنوز فوت نکرده و این فرد به هیچ وجه معتاد نبوده است. وی افزود: فرزندان این فرد گفتهاند که پدرشان به دلیل نداشتن کار از عهده مخارج خانه برنمی آمده و با مراجعه به مسئولان مجلس قصد داشته تا بتواند مشکلات خود را حل کند
این اظهارات را شنیدید و آنها را مقایسه کنید با دروغپردازیهای رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس و رئیس مجلس. ببینید وقتی که آنها در موضع گیری بر سر مسئلهای چون خودسوزی یک فرد، چنین، واقعیتها را وارونه میکنند، با مسائل مهمتر چه میکنند و به نام نماینده ملت، چه جنایاتی مرتکب می شوند
اما چرا این خودسوزی چنان ابعادی به خود گرفت که رؤسای مجلس و کمیسیونهای آن را هم واداشت که موضعگیری کنند و در روز روشن دروغهای خود را جار بزنند و در همان حال برملا کنند. برخی اتفاقات هستند که گرچه، خود فی نفسه به لحاظ اجتماعی و سیاسی مهم نیستند، اما فساد و گندیدگی نظامهای اجتماعی و سیاسی را به وضوح نشان میدهند. انعکاسی از بحرانهای لاینحل نظام پوسیدهاند. خودسوزی یک جانباز جلو مجلس از فرط فقر، گرسنگی، بیکاری و بدبختی، این فساد و گندیدگی نظام حاکم بر ایران را نشان میدهد. این اتفاق هم درست در شرایطی رخ میدهد که مقامات رژیم در مورد پیشرفتهای ۳۰ ساله حکومت شان لاف و گزاف میگویند. لذا بی دلیل نیست که رئیس کمیسیون امنیت مجلس میگوید: مطبوعات خطا کردند که در این موقعیت که ۳۰ سالگی حکومت اسلامیست، این خبر را منتشر کردند. اما رژیم هرگز قادر نبوده و نخواهد بود با هو و جنجال و تبلیغات، وارونه جلوه دادن حقایق، بر واقعیتهای سرسخت موجود سرپوش بگذارد. متجاوز از ۵ میلیون بیکار، اکثریت بزرگ جامعه زیر خط فقر، دهها میلیون گرسنه، ۲ تا ۳ میلیون معتاد، فساد مالی فراگیر در دستگاه دولت اسلامی، انباشته شدن ثروتهای کلانی در دست گروهی کوچک از سرمایه داران و ثروتمندان. اینها واقعیاتیست که رژیم جمهوری اسلامی با هیچ دروغ و وارونهسازی حقایق نمیتواند بر آنها سرپوش بگذارد
این واقعیات، اوج تضادها و گندیدگی بی انتهای نظم اقتصادی – اجتماعی سرمایهداری حاکم بر ایران و رژیم سیاسی حافظ آن را نشان میدهند. خودسوزی جلو مجلس هم همین را نشان میدهد. گرچه خودسوزی چیزی را تغییر نمیدهد و راه حلی برای حتا مشکل فردی افراد جامعه نیست. اگر افرادی از روی ناآگاهی زمانی طرفدار رژیم هم بودند یا به آن توهم داشتند، وقتی که در عمل دیدند چه کثافتیست، به جای التماس و درخواست و تمنا و خواهش از ارگانها و نهادهای ارتجاعی و ستمگر رژیم، باید به مبارزهای متشکل و جمعی برای برافکندن ریشه بدبختی روی آورند. باید آتشی را برای نابود کردن تمام نظم موجود و استقرار نظمی نوین و انسانی، نظمی سوسیالیستی و حکومتی شورایی برافروخت
این موضع گیری مجلس، چیز دیگری جز یک رسوایی دیگر برای این عصاره ارتجاع از کار درنیامد. چرا که دو روز بعد، بازپرس پرونده اظهارات این سران مرتجع مجلس را کذب اعلام نمود و گفت: این مرد ۴۵ ساله هنوز فوت نکرده و این فرد به هیچ وجه معتاد نبوده است. وی افزود: فرزندان این فرد گفتهاند که پدرشان به دلیل نداشتن کار از عهده مخارج خانه برنمی آمده و با مراجعه به مسئولان مجلس قصد داشته تا بتواند مشکلات خود را حل کند
این اظهارات را شنیدید و آنها را مقایسه کنید با دروغپردازیهای رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس و رئیس مجلس. ببینید وقتی که آنها در موضع گیری بر سر مسئلهای چون خودسوزی یک فرد، چنین، واقعیتها را وارونه میکنند، با مسائل مهمتر چه میکنند و به نام نماینده ملت، چه جنایاتی مرتکب می شوند
اما چرا این خودسوزی چنان ابعادی به خود گرفت که رؤسای مجلس و کمیسیونهای آن را هم واداشت که موضعگیری کنند و در روز روشن دروغهای خود را جار بزنند و در همان حال برملا کنند. برخی اتفاقات هستند که گرچه، خود فی نفسه به لحاظ اجتماعی و سیاسی مهم نیستند، اما فساد و گندیدگی نظامهای اجتماعی و سیاسی را به وضوح نشان میدهند. انعکاسی از بحرانهای لاینحل نظام پوسیدهاند. خودسوزی یک جانباز جلو مجلس از فرط فقر، گرسنگی، بیکاری و بدبختی، این فساد و گندیدگی نظام حاکم بر ایران را نشان میدهد. این اتفاق هم درست در شرایطی رخ میدهد که مقامات رژیم در مورد پیشرفتهای ۳۰ ساله حکومت شان لاف و گزاف میگویند. لذا بی دلیل نیست که رئیس کمیسیون امنیت مجلس میگوید: مطبوعات خطا کردند که در این موقعیت که ۳۰ سالگی حکومت اسلامیست، این خبر را منتشر کردند. اما رژیم هرگز قادر نبوده و نخواهد بود با هو و جنجال و تبلیغات، وارونه جلوه دادن حقایق، بر واقعیتهای سرسخت موجود سرپوش بگذارد. متجاوز از ۵ میلیون بیکار، اکثریت بزرگ جامعه زیر خط فقر، دهها میلیون گرسنه، ۲ تا ۳ میلیون معتاد، فساد مالی فراگیر در دستگاه دولت اسلامی، انباشته شدن ثروتهای کلانی در دست گروهی کوچک از سرمایه داران و ثروتمندان. اینها واقعیاتیست که رژیم جمهوری اسلامی با هیچ دروغ و وارونهسازی حقایق نمیتواند بر آنها سرپوش بگذارد
این واقعیات، اوج تضادها و گندیدگی بی انتهای نظم اقتصادی – اجتماعی سرمایهداری حاکم بر ایران و رژیم سیاسی حافظ آن را نشان میدهند. خودسوزی جلو مجلس هم همین را نشان میدهد. گرچه خودسوزی چیزی را تغییر نمیدهد و راه حلی برای حتا مشکل فردی افراد جامعه نیست. اگر افرادی از روی ناآگاهی زمانی طرفدار رژیم هم بودند یا به آن توهم داشتند، وقتی که در عمل دیدند چه کثافتیست، به جای التماس و درخواست و تمنا و خواهش از ارگانها و نهادهای ارتجاعی و ستمگر رژیم، باید به مبارزهای متشکل و جمعی برای برافکندن ریشه بدبختی روی آورند. باید آتشی را برای نابود کردن تمام نظم موجود و استقرار نظمی نوین و انسانی، نظمی سوسیالیستی و حکومتی شورایی برافروخت
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen