Samstag, 16. Juni 2007

اجلاس کشورهای صنعتی و مرحله ی پیشرفته تضادهای امپریالیستی
کنفرانس سران هشت کشور بزرگ صنعتی جهان، تحت شدید ترین تدابیر پلیسی وامنیتی، از تاریخ ششم تا هشتم ژوئن در شهر هایلیگندام آلمان برگزار شد. بحث محیط زیست، مقابله با گرمایش زمین و کاهش گازهای گلخانه ای، مسئله آفریقا، جدائی کوسوو از صربستان و موضع گیری در قبال جمهوری اسلامی، از جمله مباحث مهم سی و سومین اجلاس این هشت کشور امپریالیستی یعنی آمریکا، انگلیس، ایتالیا، آلمان، فرانسه، ژاپن، کانادا و روسیه بود. اجلاس کشورهای گروه هشت، به رغم هزینه ها و مخارج سرسام آوری که صرف تدارک و برگزاری آن شد، اما هیچ نتیجه کیفا تازه ای که حاکی از توافق کشورهای یاد شده در این زمینه ها باشد در برنداشت. نشست گروه هشت، برعکس نشان داد که اختلافات و تضاد میان برخی از این کشورها، بیش از پیش افزایش یافته و تشدید شده است. اگر چه مرکل، صدراعظم آلمان چنین اعلام نمود که درمورد نحوه مقابله با گرمایش زمین و کاهش گازهای گلخانه ای توافق به عمل آمده است، اما فورا اعتراف نمود که در موردمیزان آن توافقی حاصل نشده است. آمریکا، قبل از این اجلاس نیز، مشارکت در یک موافقت نامه الزام آور را رد کرده و جیمز کاناتون مشاور بوش، سیاست رسمی آمریکا را چنین فرمول بندی کرده بود که گروه هشت، محل مناسبی برای تعیین چنین اهدافی نیست و کنفرانس نمی تواند سیاست های ملی اعضای خود را به آنان دیکته کند. آمریکا دراین اجلاس نیز روی همین مواضع باقی ماند. توافقات گروه هشت درمورد مناقشه اتمی ایران و بیانیه پایانی کنفرانس در این زمینه نیز، چیز جدید و یا فراتر از قطعنامه شورای امنیت در برنداشت. درمورد مسئله آفریقا نیز، با اختصاص مبلغی برای مقابله با بیماری ایدز، مالاریا و سل، - صرف نظر از این که این موضوع تا چه میزان ظاهر سازی است و یا این که بتواند به حل مسائل آفریقا کمک کند- سروته قضیه هم آورده شد. و بالاخره طرح آمریکا و برخی از هم پیمانان اروپائی آن برای جدائی کوسوو، با مخالفت روسیه روبرو گردید و با شکست مواجه شد. گرچه آمریکا و هم پیمانان اروپائی اش در تلاش اند این موضوع را به شورای امنیت بکشانند و از طریق تصویب قطعنامه، جدائی کوسوو راعملی سازند، اما روسیه نیز پیشاپیش اعلام کرده است، صدور هر قطعنامه ای دراین زمینه را وتو خواهد کرد.
اما، بسیار مهم تر از خود این اجلاس، شرایط و فضای متشنجی بود که نمایندگان این کشورها در آن فضا و شرایط، به کنفرانس پا می گذاشتند. تهدید ها و نزاع لفظی میان سران روسیه و آمریکا برسر طرح آمریکا مبنی بر استقرار یک ”سیستم دفاع موشکی“ درجمهوری های چک و لهستان، در آستانه برگزاری این کنفرانس، چنان بالا گرفت که دیگر کاملا مشخص بود که این موضوع، تمام مباحث و موضوعات اجلاس کشورهای گروه هشت را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.
جدال شدید لفظی، البته از مدتی قبل از آن آغاز شده بود. روسیه از چند ماه پیش نیز نسبت به سیاست های زورگویانه آمریکا ابراز نارضایتی نموده و علنا از آن انتقاد کرده بود. در ”اجلاس جهانی امنیت“ که اوائل فوریه سال جاری درمونیخ برگزار شد، پوتین درحضور وزیر دفاع آمریکا با لحن تندی از آمریکا واین که پا را از مرزهای خود فراتر گذاشته است و با اعمال زور در صدد تسلط بر کل جهان است، به انتقاد پرداخت. رئیس جمهور روسیه در این اجلاس، علاوه بر آن که از استقرار سیستم موشکی در شرق اروپا به عنوان یک اقدام برهم زننده توازن استراتژیکی در سطح جهان یاد نمود، در عین حال هشدار داد که چنین اقدامی بدون پاسخ نخواهد ماند. این هشدار تهدید آمیز، در آن مقطع با پرتاب یک موشک آزمایشی قاره پیما به عنوان یک اقدام نمایشی نیز تکمیل شد.
آمریکا وهم پیمانان نزدیک آن که از سخنان پوتین برافروخته شده بودند، در عین آن که وی را به عنوان یک ”دیکتاتور“، به باد حمله گرفته و نسبت به ”سیرقهقرائی روند گسترش دمکراسی در روسیه“ اقدامات تبلیغاتی گسترده ای را سازمان دادند، بر ضرورت کاهش تنش ایجاد شده و ملایم شدن لحن برخوردها، تاکید داشتند. وزرای خارجه آمریکا و روسیه در این زمینه به گفتگو وتبادل نظر پرداختند. با این همه، این کوشش ها، نه تنها به جائی نرسید و گره ای از کلاف پیچ در پیچ نزاع های لفظی نگشود و برتهدید ها نقطه پایان نگذاشت، بلکه اوضاع از قبل هم نا آرام تر و متشنج تر شد. این کوشش ها، در واقعیت امر نمی توانست نتیجه بخش باشد، چرا که بروز این مشاجرات تند لفظی، تنها بازتاب تضادها و اختلافات عمیق تری است که بیش از پیش تشدید شده اند. در آستانه برگزاری اجلاس کشورهای گروه هشت، چالش میان آمریکا و روسیه وارد مرحله پیشرفته تری شد.
تصمیم دولت آمریکا برای استقرار موشک با کلاهک های اتمی در شرق اروپا یعنی کشورهای تحت نفوذ پیشین روسیه و اصرار بوش نماینده امپریالیسم آمریکا بر این مسئله، جنگ لفظی میان روسیه وآمریکا را بیش از پیش شدت بخشید. مقامات روسی ”سپر دفاع موشکی“ آمریکا را، تهدید واقعی علیه روسیه واقدامی از نوع جنگ سرد تلقی کردند. پوتین، تصمیم آمریکا را یک اقدام تحریک آمیز علیه روسیه و دامن زننده ی رقابت های تسلیحاتی خواند. رئیس جمهور روسیه، این بار نیز با لحن بسیار تند وتهدید آمیزی هشدار داد اگر آمریکا به چنین اقدامی دست بزند، روسیه نیز موشک های خود را به سوی اهدافی در اروپا نشانه خواهد رفت!
در پاسخ به این سخنان شدیدالحن، جرج بوش که در پراگ به سر می برد و راهی آلمان برای شرکت در اجلاس گروه هشت بود، با لحن آرام تری که در عین حال با اندکی سراسیمگی نیز همراه بود، خطاب به رئیس جمهور روسیه گفت، ولادیمیر نباید از طرح موشکی آمریکا بترسد. جنگ سرد به پایان رسیده است. اوبا لحن اطمینان بخشی به پوتین گفت، ”روسیه دشمن ما نیست، نیازی به واکنش نظامی نیست و آمریکا با روسیه در جنگ نیست“! جرج بوش مجددا ادعا کرد که استقرار موشک در جمهوری های چک و لهستان، صرفا یک تدبیر دفاعی است که هدف آن نه روسیبه، بلکه مقابله با ایران و کره شمالی است. این توضیحات آرام کننده، درعین حال، با ابراز نگرانی نسبت به وضعیت داخلی روسیه وانتقاد شدید از پوتین به خاطر ”منحرف شدن از مسیر اصلاحات دمکراتیک“ وعمل نکردن به وعده های این کشور درمورد دمکراسی، همراه بود. اما ادعای بوش برای مقابله با ایران و کره شمالی- که هیچکس آن را باور نداشت- با استهزای خوار کننده ای از سوی پوتین پاسخ گرفت.
کشمکش ها و منازعه لفظی، تا اجلاس گروه هشت ادامه یافت. تمام سعی مرکل، رئیس دوره ای اتحادیه اروپا و میزبان اجلاس کشورهای گروه هشت، بر این بود که بر آتش تنش میان آمریکا و روسیه آب بپاشد و از تعمیق و گسترش آن جلوگیری نماید.
اگر چه هنوز از مضمون صحبت ها وادامه جدل آمریکا و روسیه در درون اجلاس، اطلاع دقیقی در دست نیست وهنوز مشخص نیست که چه تصمیماتی در این زمینه گرفته شده ویا پشت پرده چه توافقاتی انجام شده است، اما یک نکته از هم اکنون روشن است که اختلافات و تضادهای فیمابین این کشورها بیش از پیش تشدید شده است. تضاد در جبهه درونی کشورهای امپریالیستی اکنون به مرحله ای رسیده است که علنا درمقابل هم می ایستند. وقتی که سران این کشورها علنا از تقویت ابزارهای جنگی و تسلیحاتی صحبت می کنند، وقتی که علنا یکدیگر را از طریق موشک وامثال ان مورد تهدید قرارمی دهند، آنان از این طریق، در واقع مرحله پیشرفته تری از تشدید تضادهای فیمابین خود را به نمایش می گذارند.
واقعیت این است که فروپاشی بلوک شرق، بازارهای وسیع و جدیدی را به روی آمریکا و سایر کشورهای امپریالیستی گشود. روسیه از هم پاشیده ی تحت زعامت گورباچف از سوی کشورهای بزرگ صنعتی جهان که در آن زمان متشکل از هفت کشور بود و جی ۷ یا گروه هفت خوانده می شد، شدیدا تحت فشار قرار داشت تا هر چه زودتر دروازه هایش را به روی ”دمکراسی “، ورود سرمایه های خارجی و برای غارت مواد خام و طبیعی بگشاید و هرچه زودتر خودرا با این کشورها هماهنگ سازد. باروی کا آمدن یلتسین، خواست این کشورها به طور کامل به تحقق در آمد و روسیه نیز در سال ۱۹۹۷ به عضویت کشورهای صنعتی پذیرفته شد. از آن زمان جی ۷، تبدیل به جی ۸ شد. تحولات یک دهه اخیر و رقابت قدرت های امپریالیستی درون گروه هشت، برای تصاحب بازارها و منابع طبیعی ومواد خام، تماما به زیان روسیه رقم خورده است. روسیه امپریالیستی در طول این سال ها مدام بازارها و مناطق تحت نفوذ خود را به سود دیگر کشورهای عضو گروه هشت از دست داده است. سرمایه د اری روسیه خواهان پایان این وضعیت است. پوتین نماینده امپریالیسم روسیه به زبان صریح می خواهد بگوید، روسیه امروز، روسیه زمان یلتسین نیست. روسیه نمی خواهد بیش از این مناطق تحت نفوذ و بازارهای خود را از دست بدهد وآنها را به سادگی دراختیار رقبای خود بگذارد. روسیه ، سهم خودرا طلب می کند. البته روسیه چند سال قبل و پیش از تحولات منطقه خاور میانه نمی توانست، این چنین به رجز خوانی علیه رقبای خود به ویژه، علیه آمریکا بپردازد. اما وقتی که آمریکا یک رشته شکست های پی در پی رامتحمل گردید و در عراق وافغانستان و لبنان و ایران همه جا با شکست و ناکامی روبه رو شد، بدیهی است که روسیه نیز به خود جرات بدهد، علنا سهم خود را طلب کند، در برابر یکه تازی های آمریکا بایستد و مدعی ایفای نقش برجسته تری درمعادلات بین المللی شود.
این موضوع نیز بیان گرچیز دیگری نیست، مگر مرحله پیشرفته تری از تضاد قدرتهای امپریالیستی، تشدید اختلاف و کشمکش میان این قدرت ها برای گسترش دامنه نفوذ خود، برای کسب بازارهای جدید و برای تقسیم مجدد جهان .

Keine Kommentare: