زمینهها و نتایج گزارش شورای اطلاعات ملی آمریکا
در میانهی تلاشهای اتحادیهی اروپا برای رسیدن به توافقی با حکومت اسلامی از یکسو و نشستها و ملاقاتهای دیپلماتیک گروه ۱+ ۵ در جهت تصویب تحریمهای تازه علیه حکومت اسلامی از سوی دیگر، گزارش شورای اطلاعات ملی آمریکا که ادعا میشود نتیجهی تازهترین تحقیقات سازمانهای جاسوسی این کشور است، منتشر شد.
این گزارش حاکی است که جمهوری اسلامی برنامهی دستیابی به تولید تسلیحات هستهای را در سال ٢٠٠۳ تحت فشارهای سیاسی متوقف نموده و در صورتی که بخواهد این برنامه را از سر بگیرد، قبل از سال ٢٠۱٠ تا ٢٠۱۵ توان دستیابی به سلاحهای هستهای را نخواهد داشت.
شورای اطلاعات ملی آمریکا، متشکل از ۱۶ نهاد جاسوسی آمریکا، همان سازمانی است که در سال ٢٠٠٢ اعلام کرد صدام حسین مجهز به سلاحهای کشتار جمعی است و گزارش این سازمان، بهانهی لشگرکشی آمریکا و متحدانش به عراق شد. و این همان نهادی است که در سال ٢٠٠۵ اعلام کرد جمهوری اسلامی در صدد تولید سلاحهای هستهای است.
دربارهی این مساله که چرا این گزارش اکنون انتشار علنی مییابد تفسیرهای زیادی در رسانههای بورژوایی منتشر شده است. حکومت اسلامی این گزارش را نشانهی شکست آمریکا و پیروزی امت اسلام قلمداد میکند. احمدی نژاد انتشار این گزارش را پشتوانهی دعاوی چندی پیش خود قرار داده که گفته بود هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و پروندهی اتمی ایران بسته شده است.
ماهیت و سابقهی شورای اطلاعات ملی آمریکا و انتشار علنی گزارش آن در بارهی برنامه ی تولید سلاحهای هستهای جمهوری اسلامی بر این واقعیت تاکید میگذارد که تولید یا عدم تولید سلاحهای هستهای توسط حکومت اسلامی پوششی بر مسائل اساسیتری است که دولتهای غربی و بویژه آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی با آن مواجهند. در درون هیات حاکمهی آمریکا، همانگونه که میان آمریکا و متحدانش نیز، بر سر شیوهی محدود کردن نقش حکومت اسلامی در منطقه از نظر سیاسی و گسترش نفوذ اقتصادی در ایران اختلاف نظر وجود دارد. جورج بوش، که زمان زیادی به پایان دوران ریاست جمهوریاش باقی نمانده، قصد دارد از طریق تشدید تضادها با حکومت اسلامی و دامن زدن به بحران، افکار را از شکست مفتضحانهی آمریکا در عراق و افغانستان منحرف نماید. حزب دمکرات در مقابل، میخواهد از نارضایتیی عمومی آمریکائیان از عواقب لشگرکشی آمریکا به عراق و افغانستان و عدم کشش نظامی و اقتصادی آمریکا برای درگیر شدن در یک بحران جدید، آنهم با حکومت اسلامی که عواقب آن غیر قابل پیشبینی است، بهره بگیرد تا در انتخابات آتی ریاست جمهوری به عنوان برنده از صندوقهای رای بیرون بیاید.
نتیجهی انتشار این گزارش در رابطه با پروندهی اتمی ایران تقویت موضع اتحادیهی اروپا و دو رقیب دیگر آمریکا، یعنی چین و روسیه است که تاکنون نیز مانع اصلیی تصویب قطعنامهی سوم شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی بودهاند. آنها در عین حال که همگی بر ضرورت توقف برنامهی اتمی حکومت اسلامی توافق دارند، خواهان درپیش گرفتن روشهای غیرنظامی علیه حکومت اسلامی هستند.
اما غلبهی موقتی دولتهای مدافع گفتگو با حکومت اسلامی در تاریخچهی پروندهی اتمی حکومت اسلامی مسالهی تازهای نیست، این امر بارها و بارها روی داده و هر بار به شکست انجامیده است. چرا که گرچه مسالهی احتمال تولید سلاحهای اتمی توسط حکومت اسلامی برای آمریکا و متحدانش غیرقابل قبول است، اما این تنها پوششی بر مسالهی بزرگتری است که توافق بر سر آن ناممکن است.
تلاش حکومت اسلامی برای دستیابی به سلاح هستهای یک تلاش درخود نیست. این جزئی از استراتژی توسعهطلبانهی حکومت اسلامی برای گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی در منطقه است . حکومت اسلامی اصرار دارد که جهان، این حکومت را به عنوان قدرت برتر منطقه به رسمیت بشناسد و این امری است که با توجه به اهداف توسعهطلبانهی پان اسلامیستی حکومت اسلامی برای آمریکا و متحدانش غیرقابل پذیرش است. مساله ماهیت مذهبی حکومت نیست، چرا که آمریکا با حکومتهای مذهبی از قبیل پاکستان و عربستان به راحتی کنار آمده است. این حکومتها پایگاه اقتصادی و سیاسی امپریالیسم آمریکا هستند که حدود خود را میشناسند. اما حکومت اسلامی که ماهیتا هیچ تفاوتی با دو دولت یادشده ندارد، از موضعی ارتجاعی به تبلیغات ضدآمریکایی میپردازد تا با بسیج اسلامگرایان منطقه به اهداف خود دست یابد. این مسالهای است که سبب میشود هر آرامش نسبی در فضای تشنجآمیز کنونی میان حکومت اسلام و آمریکا تنها یک لحظهی موقتی باشد. چشمانداز، گسترش بحران است
این گزارش حاکی است که جمهوری اسلامی برنامهی دستیابی به تولید تسلیحات هستهای را در سال ٢٠٠۳ تحت فشارهای سیاسی متوقف نموده و در صورتی که بخواهد این برنامه را از سر بگیرد، قبل از سال ٢٠۱٠ تا ٢٠۱۵ توان دستیابی به سلاحهای هستهای را نخواهد داشت.
شورای اطلاعات ملی آمریکا، متشکل از ۱۶ نهاد جاسوسی آمریکا، همان سازمانی است که در سال ٢٠٠٢ اعلام کرد صدام حسین مجهز به سلاحهای کشتار جمعی است و گزارش این سازمان، بهانهی لشگرکشی آمریکا و متحدانش به عراق شد. و این همان نهادی است که در سال ٢٠٠۵ اعلام کرد جمهوری اسلامی در صدد تولید سلاحهای هستهای است.
دربارهی این مساله که چرا این گزارش اکنون انتشار علنی مییابد تفسیرهای زیادی در رسانههای بورژوایی منتشر شده است. حکومت اسلامی این گزارش را نشانهی شکست آمریکا و پیروزی امت اسلام قلمداد میکند. احمدی نژاد انتشار این گزارش را پشتوانهی دعاوی چندی پیش خود قرار داده که گفته بود هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و پروندهی اتمی ایران بسته شده است.
ماهیت و سابقهی شورای اطلاعات ملی آمریکا و انتشار علنی گزارش آن در بارهی برنامه ی تولید سلاحهای هستهای جمهوری اسلامی بر این واقعیت تاکید میگذارد که تولید یا عدم تولید سلاحهای هستهای توسط حکومت اسلامی پوششی بر مسائل اساسیتری است که دولتهای غربی و بویژه آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی با آن مواجهند. در درون هیات حاکمهی آمریکا، همانگونه که میان آمریکا و متحدانش نیز، بر سر شیوهی محدود کردن نقش حکومت اسلامی در منطقه از نظر سیاسی و گسترش نفوذ اقتصادی در ایران اختلاف نظر وجود دارد. جورج بوش، که زمان زیادی به پایان دوران ریاست جمهوریاش باقی نمانده، قصد دارد از طریق تشدید تضادها با حکومت اسلامی و دامن زدن به بحران، افکار را از شکست مفتضحانهی آمریکا در عراق و افغانستان منحرف نماید. حزب دمکرات در مقابل، میخواهد از نارضایتیی عمومی آمریکائیان از عواقب لشگرکشی آمریکا به عراق و افغانستان و عدم کشش نظامی و اقتصادی آمریکا برای درگیر شدن در یک بحران جدید، آنهم با حکومت اسلامی که عواقب آن غیر قابل پیشبینی است، بهره بگیرد تا در انتخابات آتی ریاست جمهوری به عنوان برنده از صندوقهای رای بیرون بیاید.
نتیجهی انتشار این گزارش در رابطه با پروندهی اتمی ایران تقویت موضع اتحادیهی اروپا و دو رقیب دیگر آمریکا، یعنی چین و روسیه است که تاکنون نیز مانع اصلیی تصویب قطعنامهی سوم شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی بودهاند. آنها در عین حال که همگی بر ضرورت توقف برنامهی اتمی حکومت اسلامی توافق دارند، خواهان درپیش گرفتن روشهای غیرنظامی علیه حکومت اسلامی هستند.
اما غلبهی موقتی دولتهای مدافع گفتگو با حکومت اسلامی در تاریخچهی پروندهی اتمی حکومت اسلامی مسالهی تازهای نیست، این امر بارها و بارها روی داده و هر بار به شکست انجامیده است. چرا که گرچه مسالهی احتمال تولید سلاحهای اتمی توسط حکومت اسلامی برای آمریکا و متحدانش غیرقابل قبول است، اما این تنها پوششی بر مسالهی بزرگتری است که توافق بر سر آن ناممکن است.
تلاش حکومت اسلامی برای دستیابی به سلاح هستهای یک تلاش درخود نیست. این جزئی از استراتژی توسعهطلبانهی حکومت اسلامی برای گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی در منطقه است . حکومت اسلامی اصرار دارد که جهان، این حکومت را به عنوان قدرت برتر منطقه به رسمیت بشناسد و این امری است که با توجه به اهداف توسعهطلبانهی پان اسلامیستی حکومت اسلامی برای آمریکا و متحدانش غیرقابل پذیرش است. مساله ماهیت مذهبی حکومت نیست، چرا که آمریکا با حکومتهای مذهبی از قبیل پاکستان و عربستان به راحتی کنار آمده است. این حکومتها پایگاه اقتصادی و سیاسی امپریالیسم آمریکا هستند که حدود خود را میشناسند. اما حکومت اسلامی که ماهیتا هیچ تفاوتی با دو دولت یادشده ندارد، از موضعی ارتجاعی به تبلیغات ضدآمریکایی میپردازد تا با بسیج اسلامگرایان منطقه به اهداف خود دست یابد. این مسالهای است که سبب میشود هر آرامش نسبی در فضای تشنجآمیز کنونی میان حکومت اسلام و آمریکا تنها یک لحظهی موقتی باشد. چشمانداز، گسترش بحران است
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen