بيانيه سازمان فدائیان (اقلیت) به مناسبت روز دانشجو
۱۶ آذر نماد مبارزه عليه ارتجاع داخلی و بينالمللی
۱۶ آذر نماد مبارزه عليه ارتجاع داخلی و بينالمللی
دانشجويان مبارز
امسال در حالی روز دانشجو فرا میرسد که رژيم ارتجاعی و ستمگر جمهوری اسلامی، بيش از هر زمان ديگر، با بن بستهای لاينحل در عرصههای مختلف اقتصادی ـ اجتماعی و سياسی روبه روست. بحران اقتصادی در دوره زمامداری احمدی نژاد مدام عميقتر شده است. بخش بزرگی از مؤسسات توليدی با رکود روبه رو هستند. در نتيجۀ از هم گسيختگی اقتصادی و سياست ارتجاعی آزاد سازی قيمتها، تورم پيوسته افزايش يافته و هم اکنون نرخ رشد آن به طور واقعی از ۳٠ درصد نيز متجاوز است. کاهش بهای نفت به اين بحران، ابعاد وسيعتری داده است. در نتیجه بحران اقتصادی، روز به روز شرايط مادی و معيشتی تودههای کارگر و زحمتکش مردم ايران، وخيمتر شده است. اکثريت بزرگ تودههای مردم زير خط فقر به سر میبرند. ميليونها تن از مردم بيکارند و زندگیشان با گرسنگی مداوم میگذرد. آمار دولتی حاکیست که ۲۵ درصد بيکاران کشور را جوانان تشکيل میدهند. در نتيجه اين فقر و بيکاری، فشارهای متعدد رژيم و بیآيندگی، رقمی لااقل ۴ ميليون از جمعيت کشور که اغلب آنها را جوانان تشکيل میدهند، معتاد به مواد مخدراند. فحشاء گسترش بیسابقهای یافته و تکدیگری مدام در حال رشد و گسترش است. اين فقر و فلاکت تودهای در کشوریست که به گفته وزير کار جمهوری اسلامی درآمد سالانه دولت از فروش نفت و گاز، ۱۲٠ ميليارد دلار بوده است. يعنی در طول سه سال گذشته، رقمی معادل ۳۶٠ ميليارد دلار. اين درآمد هنگفت به جيب سرمايهداران و ثروتمندان، سران و مقامات دزد و غارتگر جمهوری اسلامی سرازير شده و بخشاً نيز هزينه دستگاه بوروکراتيک ـ نظامیِ حافظ طبقه حاکم و جاه طلبیهای توسعه طلبانۀ پان اسلاميستی رژيم شده است
جمهوری اسلامی که تودههای زحمتکش مردم ايران را، با سياستهای فوق ارتجاعی خود در عرصه اقتصادی به فقر و سيه روزی هولناکی سوق داده است، برای کنترل و مهار اعتراضات و مبارزات، اختناق و سرکوب را تشديد کرده است. صدها تن از کارگران، معلمان، دانشجويان و زنان را به ويژه در طول سه سال گذشته، به حبس و انواع و اقسام مجازاتهای ديگر محکوم کرده است. برای ايجاد جو رعب و وحشت صدها تن را با اتهامهای سياسی و غير سياسی به دار کشيده و به جوخه اعدام سپرده است. با اين همه اوضاع آرام نگرفته و تودههای مردم به مبارزه خود عليه نظم ارتجاعی حاکم ادامه دادهاند
بحرانها و شکستهای متعدد هيئت حاکمه در عرصههای اقتصادی ـ اجتماعی و سياسی، تضادهای درونی خودِ طبقه حاکم را نیز تشدید کرده و منجر به کشمکشهای شدیدی شده است که اکنون ميان ارگانها و نهادهای مختلف رژيم، جناحها و دسته بندیهای رنگارنگ آنها، شکلی علنی به خود گرفته است. اين تضادها و اختلافات درونی طبقه حاکم، در شرايطی که رژيم با بحرانهای متعددی روبه روست، میتواند به يک شکاف عميق در درون هيئت حاکمه و بروز يک بحران حکومتی بيانجامد. احتمال وقوع اين بحران با توجه به بحران مناسباتِ بينالمللی جمهوری اسلامی و اين که برخی دسته بندیهای درونی هيئت حاکمه، راه نجات رژيم را در حل بحران مناسبات بينالمللی میبينند، بيشتر خواهد شد
بنابراين با در نظر گرفتن تمام اين بحرانها، روشن است که چرا جمهوری اسلامی نه فقط پيوسته بر دامنه سرکوب و اختناق افزوده است، بلکه اکنون، چنان خطر اوج گيری مبارزات تودهای را، تهديد کننده و جدی میبيند که تمام سازماندهی نيروی مسلحاش را بر مقابله با جنبشهای تودهای مردم ايران قرار داده است. مانورهایِ نظامیِ پی در پی اجرا میکند. پليس آمادگی خود را برای مقابله، به رخ مردم میکشد و مزدوران بسيج بار ديگر رسماً و علناً به صحنه مراقبت و کنترل در کوچهها و خيابانها فراخوانده شدهاند
دانشجويان مبارز
تمام واقعيتهای فوقالذکر نشان میدهد که توسل روز افزون جمهوری اسلامی به نيروهای مسلح سرکوب برای حفظ موجوديت خود، اوج پوسيدگی رژيمیست که در چنگال بحرانهای لاينحل گرفتار است. اما نظامیگری عريان رژيم نيز قادر به نجات آن نخواهد بود. تجربه نيز در تمام کشورهای جهان نشان داده است که حتا قدرتمندترين نيروهای مسلح، نتوانسته و نمیتوانند، در برابر تودههای مردمی که به نبرد عليه نظم ارتجاعی به پا خاستهاند، مقاومت کنند و نظمی را که سر تا پا پوسيده است، نجات دهند. لذا تردیدی نیست که کارگران و زحمتکشان، زنان و جوانانی که به نبرد برای برافکندن اين نظم ارتجاعی و رژيم سياسی پاسدار آن برخاستهاند، سرانجام جمهوری اسلامی را نیز به گورستان تاریخ میسپارند
در اين ميان جنبش دانشجوئی در سراسر دوران حيات خود نشان داده است که همواره نقش مهمی در اين مبارزات تودههای زحمتکش مردم عليه ستمگران و مرتجعين ايفا کرده است. به رغم تمام سرکوبهای رژيم عليه جنبش دانشجوئی و حتا کشتار دانشجويان در ارديبهشت سال ۵۹، اين جنبش همواره قد علم کرده و راديکالتر به مبارزه خود ادامه داده است. اين مبارزات را هم اکنون نيز در دانشگاههای سراسر کشور شاهديم
دانشجويان مبارز
با تشديدِ بحرانهای رژيم، وظيفهای سنگينتر بر دوش جنبش دانشجوئی قرار میگيرد. تشديد مبارزه دانشجويان برای سرنگونی جمهوری اسلامی، نقش مهمی در رشد و اعتلاء جنبشهای تودهای خواهد داشت
۱۶ آذر روزیست که دانشجويان با تجمعات، راهپيمائیها و تظاهرات خود در دانشگاههای سراسر کشور، به مرتجعين حاکم بر ايران نشان میدهند که در اين مبارزه مصمم و پيگيرند
برگزاری هر چه باشکوهتر مراسم روز دانشجو با شعارهای راديکال، وظيفه هر دانشجوئیست که با ارتجاع داخلی و بينالمللی، استبداد و بیحقوقی، فقر و نابرابری، مخالف است
۱۶ آذر، نماد مبارزه، برای آزادی و دفاع از مطالبات عموم تودههای مردم ايران است
دانشجويان کمونيست و چپ
حيات و مبارزه جوئی جنبش دانشجوئی همواره مديون حضور و مداخلۀ فعالِ جريان چپ در اين جنبش بوده است. اين حقيقتیست که تمام موجوديت جنبش دانشجوئی آن را عملاً نشان داده است. بنابراين روشن است که چرا پاسداران نظم موجود، همواره سرکوب گرايش چپ و کمونيست جنبش دانشجوئی را پيش شرط سرکوب کل جنبش قرار دادهاند. جمهوری اسلامی، اين واقعيت را در سرکوب قهرآميز دانشجويان چپ در سال ۵۹ و در پی آن تعطيل دانشگاهها، و نيز به بند کشيدن و اخراج دهها تن از دانشجويان چپ در آذر ماه سال گذشته نشان داد. اما دانشجو و جنبش دانشجوئی پديدهای جدا افتاده و بی ارتباط با جامعه، طبقات، جنبشهای اجتماعی و مطالبات آنها نيست. در کشوری که اکثريت عظيم مردم آن را کارگران و زحمتکشان تشکيل میدهند و ميان دو طبقه اصلی جامعه، سرمايهدار و کارگر، مبارزهای بی وقفه ادامه دارد، اين مبارزه طبقاتی در جنبش دانشجوئی بازتاب میيابد و بخش بزرگی از دانشجويان، خواه به اتکاء خاستگاه طبقاتی و يا کسب آگاهی سوسياليستی، به سوسياليسم و کمونيسم گرايش میيابند. از همين روست که تمام تلاش مرتجعين، برای برانداختن جريان چپ و کمونيست از درون دانشگاهها، پيوسته با شکست روبه رو شده است. اما عامل ديگری که چپ دانشجوئی را در ايران تقويت میکند، راديکاليسم اين جنبش در شرايطِ حاکميت ديکتاتوری عريان است که تنها آلترناتيو و پاسخگوی مطالبات جنبش دانشجوئی است. رژيم ديکتاتوری عريان، راه ديگری در برابر دانشجو قرار نمیدهد که يا به اين جنبش راديکال بپيوندد و يا با ارتجاع کنار آيد. بنابراين چشم انداز روشنی برای رشد و گسترش جريان چپ دانشجوئی وجود داشته و دارد. از همين روست که به رغم وحشیگری رژيم در آذر ماه سال گذشته برای قلع و قمع کردن جريان چپ و کمونيستِ جنبش دانشجوئی، اين جنبش چپ، در دانشگاهها به رشد و گسترش خود ادامه داده است. اما بايد نقاط ضعف و اشتباهات گذشته را نقد کرد و به خوبی اصلاح نمود، تا رژيم ديگر به سادگی نتواند، دهها تن از فعالين چپ جنبش دانشجوئی را در يک يورش شبانه دستگير و به زندان بياندازد. آنچه را که مقدم بر هر چيز بايد از اشتباهات گذشته آموخت، برقراری رابطه صحيحی ميان فعاليت علنی و مخفیست. بايد همواره به ياد داشت که اين مبارزه در کشوری انجام میگيرد که رژیم حاکم بر آن، تا کنون چندین هزار کمونیست را به جوخههای اعدام سپرده و دهها هزار تن را سالها به بند کشيده است. بنابراين تا جائی که به گرايش کمونيست اين جريان مربوط میشود، اساس کار هستههای مخفیست. اما از آن رو هستههای کمونيست مخفی ضروریست که بتوانند ادامه حيات آنها را برای مداخله فعال در جنبش دانشجوئی تضمین کنند. اين مداخله فعال که بايد نقش تأثير گذار بر کل جنبش دانشجوئی داشته باشد، قطعاً نمیتواند بدون مداخله و حضور فعال در مبارزات روزمره دانشجويان معنا داشته باشد. همين حضور فعال است که میتواند، يکی از نقاط ضعف کنونی جريان چپ جنبش دانشجوئی را برطرف کند، که آن به دست آوردن حمايت تودههای وسيع دانشجوست. بدون کسب اين حمايت، بدون جلب اين توده دانشجو به پشتيبانی از گرايش راديکال چپ، جريان کمونيست و چپ جنبش دانشجوئی نه میتواند اين جنبش را تحت رهبری خود قرار دهد و برای تحقق راديکال مطالبات جنبش دانشجوئی سازماندهی کند و نه اين جنبش را به جانبداری همه جانبه از طبقه کارگر وادارد. این وظیفه هنگامی میتواند به خوبی انجام بگيرد که به دور از شعار پردازی و جنجال آفرينی، بر مبنای سبک کاری متين و پيگير استوار باشد و در هر حرکتی شرايط ويژه و توازن قوا دقيقاً در نظر گرفته شود
اما دانشجويان کمونيست در برخورد به اشکالات و اشتباهات، بايد هوشياری خود را حفظ کنند و اجازه ندهند که اين مسئله تبديل به تسويه حسابهای شخصی و گروهی، پراکندگی و تضعیف جریان چپ دانشجوئی در کل گردد. از اين بابت جنبش چپ در ايران، سابقه خوبی ندارد. گروهی همواره تصور کرده و میکنند که اگر يک جريان چپ به هر علتی ضربه بخورد يا تضعيف شود، چيزی عايد آنها میگردد. از اين رو شادی میکنند و با دامن زدن به اختلافات جشن میگيرند. گرچه تجربه به قدر کافی نشان داده است که در این میان تنها کمونیسم و چپ است که تضعيف میگردد، اما هنوز این تفکرات وجود دارند. بنابراين دانشجويان چپ و کمونيست بايد اين تجربه منفی درون جنبش چپ را از ياد نبرند و اجازه ندهند که برخورد با اشتباهات و انحرافات یک گرایش معین، به تضعیف جریان چپ جنبش دانشجوئی منجر گردد، بلکه بالعکس به وسیلهای برای تقویت و تحکیم این جنبش و نزديکتر شدن گرایشات مختلف به یکدیگر تبدیل گردد. بايد اين واقعيت را پذيرفت که گرايشات مختلفی در درون جنبش دانشجوئی وجود دارند، که ممکن است هيچگاه نتوانند به علت اختلافات ايدئولوژيک ـ سياسی، در درون يک حزب يا سازمان سياسی، در کنار يکديگر قرار گيرند، اما در درون جنبشهای اجتماعی و در اينجا جنبش دانشجوئی، ضروريست که تمام گرايشات چپ، در عين حفظ استقلال خود، نزديکترين همکاری و اتحاد در عمل را داشته باشند. چپ همواره نيروی پر قدرت جنبش دانشجوئی بوده است و چشم انداز روشنی برای تبديل شدن آن در مقطع کنونی نيز به نيروی رهبری کننده اين جنبش وجود دارد
دانشجويان مبارز
تجربه ۳٠ سال حاکميت رژيم ستمگر جمهوری اسلامی و تمام باندها و جناحهای درونی آن نشان داده است که راه نجاتی برای تودههای مردم ايران و تحقق مطالبات آنها، جز از طريق تشديد مبارزه و توسل به شيوههای مؤثر مبارزه، اعتصاب عمومی سياسی و قیام مسلحانه تودهای برای سرنگونی این رژیم ستمگر وجود ندارد
سازمان فدائیان (اقلیت) به عنوان يک سازمان کمونيست که هدف فوری خود را سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان قرار داده است، دانشجویان را به تشدید مبارزه علیه رژیم فرا میخواند
دانشجویان مبارز
مراسم ۱۶ آذر، روز دانشجو را به نقطه عطفی در تشدید این مبارزه برای سرنگونی رژیم تبدیل نمائید و شعارهای اعتصاب عمومی سیاسی، قیام مسلحانه و حکومت شورایی را به ميان تودههای وسیع مردم ببرید و برای تحقق آنها تلاش کنید
جمهوری اسلامی که تودههای زحمتکش مردم ايران را، با سياستهای فوق ارتجاعی خود در عرصه اقتصادی به فقر و سيه روزی هولناکی سوق داده است، برای کنترل و مهار اعتراضات و مبارزات، اختناق و سرکوب را تشديد کرده است. صدها تن از کارگران، معلمان، دانشجويان و زنان را به ويژه در طول سه سال گذشته، به حبس و انواع و اقسام مجازاتهای ديگر محکوم کرده است. برای ايجاد جو رعب و وحشت صدها تن را با اتهامهای سياسی و غير سياسی به دار کشيده و به جوخه اعدام سپرده است. با اين همه اوضاع آرام نگرفته و تودههای مردم به مبارزه خود عليه نظم ارتجاعی حاکم ادامه دادهاند
بحرانها و شکستهای متعدد هيئت حاکمه در عرصههای اقتصادی ـ اجتماعی و سياسی، تضادهای درونی خودِ طبقه حاکم را نیز تشدید کرده و منجر به کشمکشهای شدیدی شده است که اکنون ميان ارگانها و نهادهای مختلف رژيم، جناحها و دسته بندیهای رنگارنگ آنها، شکلی علنی به خود گرفته است. اين تضادها و اختلافات درونی طبقه حاکم، در شرايطی که رژيم با بحرانهای متعددی روبه روست، میتواند به يک شکاف عميق در درون هيئت حاکمه و بروز يک بحران حکومتی بيانجامد. احتمال وقوع اين بحران با توجه به بحران مناسباتِ بينالمللی جمهوری اسلامی و اين که برخی دسته بندیهای درونی هيئت حاکمه، راه نجات رژيم را در حل بحران مناسبات بينالمللی میبينند، بيشتر خواهد شد
بنابراين با در نظر گرفتن تمام اين بحرانها، روشن است که چرا جمهوری اسلامی نه فقط پيوسته بر دامنه سرکوب و اختناق افزوده است، بلکه اکنون، چنان خطر اوج گيری مبارزات تودهای را، تهديد کننده و جدی میبيند که تمام سازماندهی نيروی مسلحاش را بر مقابله با جنبشهای تودهای مردم ايران قرار داده است. مانورهایِ نظامیِ پی در پی اجرا میکند. پليس آمادگی خود را برای مقابله، به رخ مردم میکشد و مزدوران بسيج بار ديگر رسماً و علناً به صحنه مراقبت و کنترل در کوچهها و خيابانها فراخوانده شدهاند
دانشجويان مبارز
تمام واقعيتهای فوقالذکر نشان میدهد که توسل روز افزون جمهوری اسلامی به نيروهای مسلح سرکوب برای حفظ موجوديت خود، اوج پوسيدگی رژيمیست که در چنگال بحرانهای لاينحل گرفتار است. اما نظامیگری عريان رژيم نيز قادر به نجات آن نخواهد بود. تجربه نيز در تمام کشورهای جهان نشان داده است که حتا قدرتمندترين نيروهای مسلح، نتوانسته و نمیتوانند، در برابر تودههای مردمی که به نبرد عليه نظم ارتجاعی به پا خاستهاند، مقاومت کنند و نظمی را که سر تا پا پوسيده است، نجات دهند. لذا تردیدی نیست که کارگران و زحمتکشان، زنان و جوانانی که به نبرد برای برافکندن اين نظم ارتجاعی و رژيم سياسی پاسدار آن برخاستهاند، سرانجام جمهوری اسلامی را نیز به گورستان تاریخ میسپارند
در اين ميان جنبش دانشجوئی در سراسر دوران حيات خود نشان داده است که همواره نقش مهمی در اين مبارزات تودههای زحمتکش مردم عليه ستمگران و مرتجعين ايفا کرده است. به رغم تمام سرکوبهای رژيم عليه جنبش دانشجوئی و حتا کشتار دانشجويان در ارديبهشت سال ۵۹، اين جنبش همواره قد علم کرده و راديکالتر به مبارزه خود ادامه داده است. اين مبارزات را هم اکنون نيز در دانشگاههای سراسر کشور شاهديم
دانشجويان مبارز
با تشديدِ بحرانهای رژيم، وظيفهای سنگينتر بر دوش جنبش دانشجوئی قرار میگيرد. تشديد مبارزه دانشجويان برای سرنگونی جمهوری اسلامی، نقش مهمی در رشد و اعتلاء جنبشهای تودهای خواهد داشت
۱۶ آذر روزیست که دانشجويان با تجمعات، راهپيمائیها و تظاهرات خود در دانشگاههای سراسر کشور، به مرتجعين حاکم بر ايران نشان میدهند که در اين مبارزه مصمم و پيگيرند
برگزاری هر چه باشکوهتر مراسم روز دانشجو با شعارهای راديکال، وظيفه هر دانشجوئیست که با ارتجاع داخلی و بينالمللی، استبداد و بیحقوقی، فقر و نابرابری، مخالف است
۱۶ آذر، نماد مبارزه، برای آزادی و دفاع از مطالبات عموم تودههای مردم ايران است
دانشجويان کمونيست و چپ
حيات و مبارزه جوئی جنبش دانشجوئی همواره مديون حضور و مداخلۀ فعالِ جريان چپ در اين جنبش بوده است. اين حقيقتیست که تمام موجوديت جنبش دانشجوئی آن را عملاً نشان داده است. بنابراين روشن است که چرا پاسداران نظم موجود، همواره سرکوب گرايش چپ و کمونيست جنبش دانشجوئی را پيش شرط سرکوب کل جنبش قرار دادهاند. جمهوری اسلامی، اين واقعيت را در سرکوب قهرآميز دانشجويان چپ در سال ۵۹ و در پی آن تعطيل دانشگاهها، و نيز به بند کشيدن و اخراج دهها تن از دانشجويان چپ در آذر ماه سال گذشته نشان داد. اما دانشجو و جنبش دانشجوئی پديدهای جدا افتاده و بی ارتباط با جامعه، طبقات، جنبشهای اجتماعی و مطالبات آنها نيست. در کشوری که اکثريت عظيم مردم آن را کارگران و زحمتکشان تشکيل میدهند و ميان دو طبقه اصلی جامعه، سرمايهدار و کارگر، مبارزهای بی وقفه ادامه دارد، اين مبارزه طبقاتی در جنبش دانشجوئی بازتاب میيابد و بخش بزرگی از دانشجويان، خواه به اتکاء خاستگاه طبقاتی و يا کسب آگاهی سوسياليستی، به سوسياليسم و کمونيسم گرايش میيابند. از همين روست که تمام تلاش مرتجعين، برای برانداختن جريان چپ و کمونيست از درون دانشگاهها، پيوسته با شکست روبه رو شده است. اما عامل ديگری که چپ دانشجوئی را در ايران تقويت میکند، راديکاليسم اين جنبش در شرايطِ حاکميت ديکتاتوری عريان است که تنها آلترناتيو و پاسخگوی مطالبات جنبش دانشجوئی است. رژيم ديکتاتوری عريان، راه ديگری در برابر دانشجو قرار نمیدهد که يا به اين جنبش راديکال بپيوندد و يا با ارتجاع کنار آيد. بنابراين چشم انداز روشنی برای رشد و گسترش جريان چپ دانشجوئی وجود داشته و دارد. از همين روست که به رغم وحشیگری رژيم در آذر ماه سال گذشته برای قلع و قمع کردن جريان چپ و کمونيستِ جنبش دانشجوئی، اين جنبش چپ، در دانشگاهها به رشد و گسترش خود ادامه داده است. اما بايد نقاط ضعف و اشتباهات گذشته را نقد کرد و به خوبی اصلاح نمود، تا رژيم ديگر به سادگی نتواند، دهها تن از فعالين چپ جنبش دانشجوئی را در يک يورش شبانه دستگير و به زندان بياندازد. آنچه را که مقدم بر هر چيز بايد از اشتباهات گذشته آموخت، برقراری رابطه صحيحی ميان فعاليت علنی و مخفیست. بايد همواره به ياد داشت که اين مبارزه در کشوری انجام میگيرد که رژیم حاکم بر آن، تا کنون چندین هزار کمونیست را به جوخههای اعدام سپرده و دهها هزار تن را سالها به بند کشيده است. بنابراين تا جائی که به گرايش کمونيست اين جريان مربوط میشود، اساس کار هستههای مخفیست. اما از آن رو هستههای کمونيست مخفی ضروریست که بتوانند ادامه حيات آنها را برای مداخله فعال در جنبش دانشجوئی تضمین کنند. اين مداخله فعال که بايد نقش تأثير گذار بر کل جنبش دانشجوئی داشته باشد، قطعاً نمیتواند بدون مداخله و حضور فعال در مبارزات روزمره دانشجويان معنا داشته باشد. همين حضور فعال است که میتواند، يکی از نقاط ضعف کنونی جريان چپ جنبش دانشجوئی را برطرف کند، که آن به دست آوردن حمايت تودههای وسيع دانشجوست. بدون کسب اين حمايت، بدون جلب اين توده دانشجو به پشتيبانی از گرايش راديکال چپ، جريان کمونيست و چپ جنبش دانشجوئی نه میتواند اين جنبش را تحت رهبری خود قرار دهد و برای تحقق راديکال مطالبات جنبش دانشجوئی سازماندهی کند و نه اين جنبش را به جانبداری همه جانبه از طبقه کارگر وادارد. این وظیفه هنگامی میتواند به خوبی انجام بگيرد که به دور از شعار پردازی و جنجال آفرينی، بر مبنای سبک کاری متين و پيگير استوار باشد و در هر حرکتی شرايط ويژه و توازن قوا دقيقاً در نظر گرفته شود
اما دانشجويان کمونيست در برخورد به اشکالات و اشتباهات، بايد هوشياری خود را حفظ کنند و اجازه ندهند که اين مسئله تبديل به تسويه حسابهای شخصی و گروهی، پراکندگی و تضعیف جریان چپ دانشجوئی در کل گردد. از اين بابت جنبش چپ در ايران، سابقه خوبی ندارد. گروهی همواره تصور کرده و میکنند که اگر يک جريان چپ به هر علتی ضربه بخورد يا تضعيف شود، چيزی عايد آنها میگردد. از اين رو شادی میکنند و با دامن زدن به اختلافات جشن میگيرند. گرچه تجربه به قدر کافی نشان داده است که در این میان تنها کمونیسم و چپ است که تضعيف میگردد، اما هنوز این تفکرات وجود دارند. بنابراين دانشجويان چپ و کمونيست بايد اين تجربه منفی درون جنبش چپ را از ياد نبرند و اجازه ندهند که برخورد با اشتباهات و انحرافات یک گرایش معین، به تضعیف جریان چپ جنبش دانشجوئی منجر گردد، بلکه بالعکس به وسیلهای برای تقویت و تحکیم این جنبش و نزديکتر شدن گرایشات مختلف به یکدیگر تبدیل گردد. بايد اين واقعيت را پذيرفت که گرايشات مختلفی در درون جنبش دانشجوئی وجود دارند، که ممکن است هيچگاه نتوانند به علت اختلافات ايدئولوژيک ـ سياسی، در درون يک حزب يا سازمان سياسی، در کنار يکديگر قرار گيرند، اما در درون جنبشهای اجتماعی و در اينجا جنبش دانشجوئی، ضروريست که تمام گرايشات چپ، در عين حفظ استقلال خود، نزديکترين همکاری و اتحاد در عمل را داشته باشند. چپ همواره نيروی پر قدرت جنبش دانشجوئی بوده است و چشم انداز روشنی برای تبديل شدن آن در مقطع کنونی نيز به نيروی رهبری کننده اين جنبش وجود دارد
دانشجويان مبارز
تجربه ۳٠ سال حاکميت رژيم ستمگر جمهوری اسلامی و تمام باندها و جناحهای درونی آن نشان داده است که راه نجاتی برای تودههای مردم ايران و تحقق مطالبات آنها، جز از طريق تشديد مبارزه و توسل به شيوههای مؤثر مبارزه، اعتصاب عمومی سياسی و قیام مسلحانه تودهای برای سرنگونی این رژیم ستمگر وجود ندارد
سازمان فدائیان (اقلیت) به عنوان يک سازمان کمونيست که هدف فوری خود را سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان قرار داده است، دانشجویان را به تشدید مبارزه علیه رژیم فرا میخواند
دانشجویان مبارز
مراسم ۱۶ آذر، روز دانشجو را به نقطه عطفی در تشدید این مبارزه برای سرنگونی رژیم تبدیل نمائید و شعارهای اعتصاب عمومی سیاسی، قیام مسلحانه و حکومت شورایی را به ميان تودههای وسیع مردم ببرید و برای تحقق آنها تلاش کنید
پيروز باد جنبش دانشجوئی
سرنگون باد رژيم جمهوری اسلامی ـ برقرار باد حکومت شورائی
زنده باد آزادی ـ زنده باد سوسياليسم
سازمان فدائيان (اقليت)
آذر ماه ۱۳۸۷
کار ـ نان ـ آزادی ـ حکومت شورائی
نشانی ما روی اینترنت: www.fadaian-minority.org
آدرس الکترونیکی ما: info@fadaian-minority.org
سرنگون باد رژيم جمهوری اسلامی ـ برقرار باد حکومت شورائی
زنده باد آزادی ـ زنده باد سوسياليسم
سازمان فدائيان (اقليت)
آذر ماه ۱۳۸۷
کار ـ نان ـ آزادی ـ حکومت شورائی
نشانی ما روی اینترنت: www.fadaian-minority.org
آدرس الکترونیکی ما: info@fadaian-minority.org
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen