ایران در هفتهای که گذشت
دولت و مجلس، هفتهای پر تنش را پشت سر گذاردند. مذاکرات پشت پردهی جناحهای رقیب برای استعفا یا عزل وزیر کشور کابینهی احمدینژاد، که تا اواسط هفته ادامه داشت، با شکست رو به رو شد و سرانجام روز سهشنبه، استیضاح انجام گرفت و کردان برکنار شد
دولت و مجلس، هفتهای پر تنش را پشت سر گذاردند. مذاکرات پشت پردهی جناحهای رقیب برای استعفا یا عزل وزیر کشور کابینهی احمدینژاد، که تا اواسط هفته ادامه داشت، با شکست رو به رو شد و سرانجام روز سهشنبه، استیضاح انجام گرفت و کردان برکنار شد
احمدینژاد، روز یکشنبه در گفتگو با خبرنگاران، مخالفت خود را با استیضاح اعلام کرد و گفت: "ما این استیضاح را قبول نداریم." و"در جلسه استیضاح هم شرکت نخواهم کرد." وی، اصل این استیضاح را با رقابت برای سرنگونی کابینهی خود مرتبط دانست و افزود: "چرا تا وقتی رفیق او بودند، این حرفها را مطرح نکردند و اکنون چه اتفاقی افتاده است که این گونه اظهار نظر میکنند؟" و پاسخ داد: "ظاهراً عدهای میخواهند دولت را از اکثریت انداخته و کلیت آن را با مشکل مواجه کنند." وی در عین حال به تهدید گروههای رقیب پرداخت و گفت: "اگر بنا باشد نقاط ضعف یکدیگر را روی میز بگذاریم، مسایل دیگری پیش خواهد آمد. دولت بنا ندارد وارد این مسایل شود والا ما میتوانیم کسانی را نام ببریم که از حقوق مدارک نامعلوم خود استفاده کردهاند."
برای اکثریت مردم ایران که آگاهند، رژیم جمهوری اسلامی، سر تا پا فاسد است و تمام مقامات آن غرق در این فساد، حرف جدیدی در اظهارات احمدینژاد نیست. اما برای گروهی از مردمی که به ادعاهای احمدینژاد در مورد مبارزه با فساد باور داشتند، این اظهارات، بسیار آموزنده است. در این که کشمکش میان مجلس و دولت، کشمکشی میان باندهای حکومت بر سر قدرت است، بحثی در آن نیست، اما احمدینژاد اکنون خود را در وضعیتی میبیند که ماهیت تمام ادعاهایش را برملا کند و از وزیر کابینهاش که تنها یکی از رسواییهای برملا شدهی وی جعل مدرک تحصیلی و پول درآوردن از طریق آن بوده است، دفاع نماید. اما نکته فقط این نیست، بلکه او اکنون میگوید: از این نمونهها فراوان است و اگر قرار باشد "نقاط ضعف را روی میز بگذاریم، مسایل دیگری پیش خواهد آمد." پس احمدینژاد هم اکنون اعتراف میکند که قراری نبوده و نیست، بر سر فساد درون دستگاه، افشاگری شود، چرا که در آن صورت کسی از سران و مقامات رژیم جان سالم به در نخواهد برد. اما رئیس جموری اسلامی ماجرای رشوههای ۵ میلیونی به نمایندگان مجلس را چگونه رفع و رجوع میکند؟ در این جا نیز برای تبرئه خود، چارهی کار را در افشای یکی دیگر از منابع فساد مالی و رشوه به نمایندگان میبیند. احمدینژاد گفت: البته "با فرد متخلف با قاطعیت برخورد کردیم و این فرد دیروز از کار برکنار شد." اما "در اختیار قرار دادن مبالغی به نمایندگان برای رفع مشکلات حوزههای انتخابیه از دورههای قبل مرسوم بوده است." پس، از این قرار، این رسمی بوده که از گذشته در جمهوری اسلامی معمول بوده و مبالغی کلان تحت عنوان رفع مشکلات حوزهی انتخابیه به آنها پرداخت میشده است. احمدینژاد در عین حال برای تنبیه نمایندگان مجلس، اعلام نمود که پرداخت این مبالغ به نمایندگان قطع میگردد و افزود: "این روال، روال اشتباهی است و ما تصمیم گرفتیم که از این پس این مبلغ را در اختیار استانداریها قرار دهیم
برای اکثریت مردم ایران که آگاهند، رژیم جمهوری اسلامی، سر تا پا فاسد است و تمام مقامات آن غرق در این فساد، حرف جدیدی در اظهارات احمدینژاد نیست. اما برای گروهی از مردمی که به ادعاهای احمدینژاد در مورد مبارزه با فساد باور داشتند، این اظهارات، بسیار آموزنده است. در این که کشمکش میان مجلس و دولت، کشمکشی میان باندهای حکومت بر سر قدرت است، بحثی در آن نیست، اما احمدینژاد اکنون خود را در وضعیتی میبیند که ماهیت تمام ادعاهایش را برملا کند و از وزیر کابینهاش که تنها یکی از رسواییهای برملا شدهی وی جعل مدرک تحصیلی و پول درآوردن از طریق آن بوده است، دفاع نماید. اما نکته فقط این نیست، بلکه او اکنون میگوید: از این نمونهها فراوان است و اگر قرار باشد "نقاط ضعف را روی میز بگذاریم، مسایل دیگری پیش خواهد آمد." پس احمدینژاد هم اکنون اعتراف میکند که قراری نبوده و نیست، بر سر فساد درون دستگاه، افشاگری شود، چرا که در آن صورت کسی از سران و مقامات رژیم جان سالم به در نخواهد برد. اما رئیس جموری اسلامی ماجرای رشوههای ۵ میلیونی به نمایندگان مجلس را چگونه رفع و رجوع میکند؟ در این جا نیز برای تبرئه خود، چارهی کار را در افشای یکی دیگر از منابع فساد مالی و رشوه به نمایندگان میبیند. احمدینژاد گفت: البته "با فرد متخلف با قاطعیت برخورد کردیم و این فرد دیروز از کار برکنار شد." اما "در اختیار قرار دادن مبالغی به نمایندگان برای رفع مشکلات حوزههای انتخابیه از دورههای قبل مرسوم بوده است." پس، از این قرار، این رسمی بوده که از گذشته در جمهوری اسلامی معمول بوده و مبالغی کلان تحت عنوان رفع مشکلات حوزهی انتخابیه به آنها پرداخت میشده است. احمدینژاد در عین حال برای تنبیه نمایندگان مجلس، اعلام نمود که پرداخت این مبالغ به نمایندگان قطع میگردد و افزود: "این روال، روال اشتباهی است و ما تصمیم گرفتیم که از این پس این مبلغ را در اختیار استانداریها قرار دهیم
اما در مجلس چه گذشت؟
جلسه استیضاح بدون حضور احمدینژاد وکابینه وی برگزار شد. احمدینژاد که رئیس هیئت دولت است و قاعدتاً در جریان استیضاح وزیرش پاسخگو، در جلسه استیضاح شرکت نکرد. این اقدام معنای معینی برای مجلس داشت. یعنی این که اهمیتی برای مجلس قائل نیست و البته در قبال اظهارات گروههای رقیب هم نمیتوانست دفاعی هم از رسواییهای وزیر کشور خود داشته باشد. در جلسه استیضاح، نخست لاریجانی، رئیس مجلس، در پاسخی ضمنی به موضعگیری احمدینژاد که استیضاح را غیر قانونی خوانده بود گفت: هیچ اشکال قانونی در این استیضاح وجود ندارد. سپس گروهی از طرفداران استیضاح سخنرانی کردند که نقطه مشترک بحثهای آنها این بود که وزیر کشور در زمان کسب رأی از مجلس، خود را دکترا و فوقلیسانس معرفی نمود، در حالی که وی حتا لیسانس هم نداشت. بنابراین مجلس را فریب داده و باید برکنار شود. در عین حال عنوان شد که کردان با همین مدارک جعلی در سمت معاون اداری و مالی سازمان صدا و سیما، و نیز استادیار دانشگاه آزاد مبالغ کلانی دریافت کرده است. واقعاً تماشاییست. مقام جمهوری اسلامی که برای پول درآوردن، مدرک فوق لیسانس و دکترا جعل کرده است. مدتها معاون مالی صدا و سیمای رژیم هم بوده است. البته در اظهارات مجلسیان ناگفته مانده است که وی یک پای قراردادهای نفتی رژیم هم بوده است و پوشیده نیست که در این جا پای بده و بستانهای لااقل دهها میلیون دلاری در میان است. نمایندگان مجلس اسلامی که هر کدام پروندههای قطوری از فساد نزد دولت دارند، در سخنرانیهای خود تلاش کردند که حساب کردان را از احمدینژاد جدا کنند، اما در عین حال نمیتوانستند ترس خود را از افشاگریهای طرفداران وی پنهان دارند. آنها از دولت خواستند که مانع از این افشاگریها شود. از جمله مطهری با اشاره به تهدیدات طرفداران احمدینژاد مبنی بر افشا کردن پروندههای فساد نمایندگان، گفت: "چه کار به پرونده افراد دارید، این طور هیچ وقت مملکت اصلاح نمیشود." حرف احمدینژاد و طرفداران وی هم همین است: چه کار به پرونده کردان داشتید تا "دولت را با مشکل مواجه" کنید. هیچ یک از این گروهها و باندهای درونی رژیم، البته قلباً راضی نیستند که کار به افشاگری علیه یکدیگر کشیده شود، اما گاه تضادها و اختلافات به نقطهای میرسند که ناخواسته، پروندههای فساد یکدیگر را برملا میکنند. لذا در حالی که مجلس، وزیر کشور کابینه احمدینژاد را برکنار کرد، درگیریها ابعاد وسیعتری به خود گرفت. مدیر کل روابط عمومی وزارت علوم اعلام کرد، تصمیم رئیس جمهور مبنی بر ارزشیابی مجدد مدارک مدیران، به مرحله اجرا گذاشته شد. کمیتهای در وزارت علوم تشکیل شد و در دو بخش، بررسی مدارک علمی مدیران فعلی و بررسی مدارک تحصیلی مدیران اسبق آغاز گردید
جلسه استیضاح بدون حضور احمدینژاد وکابینه وی برگزار شد. احمدینژاد که رئیس هیئت دولت است و قاعدتاً در جریان استیضاح وزیرش پاسخگو، در جلسه استیضاح شرکت نکرد. این اقدام معنای معینی برای مجلس داشت. یعنی این که اهمیتی برای مجلس قائل نیست و البته در قبال اظهارات گروههای رقیب هم نمیتوانست دفاعی هم از رسواییهای وزیر کشور خود داشته باشد. در جلسه استیضاح، نخست لاریجانی، رئیس مجلس، در پاسخی ضمنی به موضعگیری احمدینژاد که استیضاح را غیر قانونی خوانده بود گفت: هیچ اشکال قانونی در این استیضاح وجود ندارد. سپس گروهی از طرفداران استیضاح سخنرانی کردند که نقطه مشترک بحثهای آنها این بود که وزیر کشور در زمان کسب رأی از مجلس، خود را دکترا و فوقلیسانس معرفی نمود، در حالی که وی حتا لیسانس هم نداشت. بنابراین مجلس را فریب داده و باید برکنار شود. در عین حال عنوان شد که کردان با همین مدارک جعلی در سمت معاون اداری و مالی سازمان صدا و سیما، و نیز استادیار دانشگاه آزاد مبالغ کلانی دریافت کرده است. واقعاً تماشاییست. مقام جمهوری اسلامی که برای پول درآوردن، مدرک فوق لیسانس و دکترا جعل کرده است. مدتها معاون مالی صدا و سیمای رژیم هم بوده است. البته در اظهارات مجلسیان ناگفته مانده است که وی یک پای قراردادهای نفتی رژیم هم بوده است و پوشیده نیست که در این جا پای بده و بستانهای لااقل دهها میلیون دلاری در میان است. نمایندگان مجلس اسلامی که هر کدام پروندههای قطوری از فساد نزد دولت دارند، در سخنرانیهای خود تلاش کردند که حساب کردان را از احمدینژاد جدا کنند، اما در عین حال نمیتوانستند ترس خود را از افشاگریهای طرفداران وی پنهان دارند. آنها از دولت خواستند که مانع از این افشاگریها شود. از جمله مطهری با اشاره به تهدیدات طرفداران احمدینژاد مبنی بر افشا کردن پروندههای فساد نمایندگان، گفت: "چه کار به پرونده افراد دارید، این طور هیچ وقت مملکت اصلاح نمیشود." حرف احمدینژاد و طرفداران وی هم همین است: چه کار به پرونده کردان داشتید تا "دولت را با مشکل مواجه" کنید. هیچ یک از این گروهها و باندهای درونی رژیم، البته قلباً راضی نیستند که کار به افشاگری علیه یکدیگر کشیده شود، اما گاه تضادها و اختلافات به نقطهای میرسند که ناخواسته، پروندههای فساد یکدیگر را برملا میکنند. لذا در حالی که مجلس، وزیر کشور کابینه احمدینژاد را برکنار کرد، درگیریها ابعاد وسیعتری به خود گرفت. مدیر کل روابط عمومی وزارت علوم اعلام کرد، تصمیم رئیس جمهور مبنی بر ارزشیابی مجدد مدارک مدیران، به مرحله اجرا گذاشته شد. کمیتهای در وزارت علوم تشکیل شد و در دو بخش، بررسی مدارک علمی مدیران فعلی و بررسی مدارک تحصیلی مدیران اسبق آغاز گردید
در همین حال مجلس نیز اقدامات دیگری را علیه هیئت دولت آغاز نمود. کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اعلام کرد، لایحه برداشت ۱۵ هزار میلیارد دلاری دولت برای پرداخت بدهی به بانکها و افزایش سرمایه بانکهای دولتی، از طریق برداشت از حساب ذخیره ارزی، رد شدو به اتفاق آرا از دستور کار کمیسیون برنامه و بودجه خارج شد. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس هم، یکسره فاتحه طرح تحول اقتصادی احمدینژاد را خواند و گفت این طرح نمیتواند عملی گردد، چرا که با نرخ تورم ۳۰۰ تا ۵۰۰ درصدی، و وقوع بحرانهای سیاسی و اجتماعی، دیگر "نه از تاک نشان بماند و نه از تاکنشان
تشدید تضادها و اختلافات درونی رژیم، تا همین لحظه نیز به مرحلهای رسیده است که خامنهای هم که اکنون احساس میکند، دیگر کاری از وی ساخته نیست و کسی برای حرفهای او تّره خرد نمیکند، به خدا پناه برده است
وی در این هفته گفت: عدهای میخواهند "به دلیل اغراض شخصی و دشمنی با دولت، در اصل نظام خدشه وارد کنند." "این فضای بی بند و باری در حرف زدن و اظهار نظر علیه دولت مسایلی نیست که خداوند به آسانی از آنها بگذرد." "برخی کارها و ظلمها فتنهای به پا میکند که دامن همه، اعم از ظالم و غیر ظالم را میگیرد. بنابراین همه باید مراقب اظهار نظرها، تبلیغات واقدام خود باشند
اظهارات مأیوسانه خامنهای نیز بازتاب درگیریهای روزافزون باندهای درونی رژیم است. وی در عین حال بیم خود را از آن ابراز میدارد که با بروز شکافهای روزافزون در درون رژیم، فرصت مناسبی برای سرنگونی کل رژیم توسط تودههای مردم گردد. یا به گفتهی وی فتنهای به پا شود که دامن همه جناحهای رژیم را بگیرد
اظهارات مأیوسانه خامنهای نیز بازتاب درگیریهای روزافزون باندهای درونی رژیم است. وی در عین حال بیم خود را از آن ابراز میدارد که با بروز شکافهای روزافزون در درون رژیم، فرصت مناسبی برای سرنگونی کل رژیم توسط تودههای مردم گردد. یا به گفتهی وی فتنهای به پا شود که دامن همه جناحهای رژیم را بگیرد
واقعیت اما این است که دیگر نه نصیحت و نه پناه بردن به خدا، هیچ یک نمیتواند مانع از تشدید اختلافات و تضادهای درونی رژیم شود. چرا که اکنون آنها بر سر هر مسئله مربوط به سیاست داخلی و خارجی با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند. اکثریت گروههای درونی رژیم، اکنون به رغم اختلافاتی که با یکدیگر دارند، بر سر این نکته توافق دارند که باید احمدینژاد را کنار بگذارند. پشتیبانی خامنهای و ارگانهای نظامی – امنیتی رژیم از احمدینژاد، این تضادها و اختلافات رابیش از پیش تشدید خواهد کرد
ایران در هفتهای که گذشت
انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، در این هفته، در ایران نیز انعکاس داشت. مردم ایران میخواهند بدانند که با توجه به خطراتی که توسعهطلبی امپریالیسم آمریکا در دورهی زمامداری بوش، زندگی آنها را تهدید میکرد، انتخاب رئیس جمهور جدید آمریکا ممکن است چه تغییراتی در اوضاع پدید آورد. جمهوری اسلامی هم که پای دیگر توسعهطلبی و درگیریست، از زاویهی منافع خودش، این انتخابات را دنبال میکرد
انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، در این هفته، در ایران نیز انعکاس داشت. مردم ایران میخواهند بدانند که با توجه به خطراتی که توسعهطلبی امپریالیسم آمریکا در دورهی زمامداری بوش، زندگی آنها را تهدید میکرد، انتخاب رئیس جمهور جدید آمریکا ممکن است چه تغییراتی در اوضاع پدید آورد. جمهوری اسلامی هم که پای دیگر توسعهطلبی و درگیریست، از زاویهی منافع خودش، این انتخابات را دنبال میکرد
نخست مختصراً اشاره کنیم که برخلاف تبلیغاتی که معمولاً در مورد نقش افراد در نظامهای سیاسی میشود، رهبران و مقامات حکومتی هر کشوری، تابع نظامی هستند که از آن برخاستهاند و از اینرو حامی و پاسدار آن نظام. تفاوتی هم نمیکند که سفید باشند یا سیاه، زن باشند یا مرد. وظیفه آنها این است که از نظم اقتصادی – اجتماعی و سیاسی موجود حمایت و پاسداری کنند و از منافع طبقهای که طبقه مسلط نظام است، دفاع نمایند. از این جهت، به همان اندازه که دار و دسته بوش تاکنون نماینده سیاسی سرمایهداران آمریکایی و امپریالیسم آمریکا بودهاند، اوباما نیز خواهد بود. اما در کشورهایی که به اصطلاح دمکراسیهای پارلمانی وجود دارد، احزاب و شخصیتهایی که همگی وابسته به طبقه سرمایهدارند و مدافع و پاسدار نظام سرمایهداری، تاکتیکهای مختلفی دارند. لذا در چارچوب این تفاوتهای تاکتیکی امکان مانور دارند و به حسب این که اوضاع اقتصادی – اجتماعی و سیاسی، اقتضای کدام تاکتیک را دارد، این یا آن حزب و شحصیت در رأس امور قرار میگیرد. از این زاویه میتوان، اختلافاتی تاکتیکی میان حزب دمکرات و جمهوریخواه آمریکا دید و طبیعتاً ما به ازای سیاسی و برنامهای هم دارد
لذا باید گفت که اساس سیاست امپریالیستی آمریکا به جای خود باقی است. اما از آن جایی که تاکتیکهای خشن و نظامی بوش منجر به شکستهای پی در پی داخلی و خارجی گردید، تاکتیکهای دیگری که ظاهراً ملایمترند، جایگزین آنها میشوند. یعنی اوباما بیش از آن که در پیشبرد سیاست خاورمیانهای خود به نیروی نظامی متوسل شود، سعی خواهد کرد همان سیاست را از طریق بده و بستانهای دیپلماتیک – سیاسی پیش برد. البته بدان معنا نیست که کلاً استفاده از قدرت نظامی کنار گذاشته شود، چون امپریالیسم از نظامیگری، جنگافروزی و توسعهطلبی و تجاوز نظامی جدایی ناپذیر است. بنابراین رئیس جمهور جدید آمریکا در ارتباط با آن چه که به ایران و مسئله هستهای ربط پیدا میکند، از دامنه تهدیدهای نظامی خود خواهد کاست و تلاش خواهد کرد لااقل در کوتاه مدت، از طریق مذاکره و دیپلماسی همان سیاست پیشین آمریکا را پیش برد. اما طرف دیگر قضیه جمهوری اسلامیست
جمهوری اسلامی برخلاف آن چه که در ظاهر وانمود میکند، پیروزی اوباما را به نفع خود میداند. چرا که میداند، او باید بیشتر در مسایل داخلی آمریکا درگیر شود تا مسایل خارجی. از این رو، هم میدان را برای توسعهطلبیهای پان اسلامیستی خود در خاورمیانه بازتر میبیند و هم این که میتواند برای ساخت و پاخت با دولت آمریکا، امتیازات بیشتری بگیرد. معهذا اختلافات جمهوری اسلامی و آمریکا از آن جایی که به اختلاف بر سر مسئله هستهای محدود نمیشود، مسایلی نیستند که به سادگی حل شوند. مشکل هم در همین جا بروز میکند که اگر طرفین نزاع نتوانند در کوتاه مدت راه حلی دیپلماتیک برای این اختلافات پیدا کنند، در دراز مدت، این تضاد و اختلاف، بیش از آن چه که امروز هست، تشدید خواهد شد
ایران در هفتهای که گذشت
وضعیت آموزش و پرورش به شدت در هم ریخته و بحرانیست. در تعدادی از شهرها و روستاها، گروهی از دانشآموزان بلاتکلیف و سرگردان ماندهاند. مدرسه به قدر کافی نیست. کلاسهای درس بیش از ظرفیتشان تشکیل شدهاند. در برخی مناطق شهرها، دانشآموزان یک روز در میان مدرسه میروند. کمبود معلم وجود دارد. معلمان که اصلیترین مطالباتشان تحقق نیافته و با سرکوب و فشارهای رژیم رو به رو هستند، شدیداً ناراضی و معترضاند
وضعیت آموزش و پرورش به شدت در هم ریخته و بحرانیست. در تعدادی از شهرها و روستاها، گروهی از دانشآموزان بلاتکلیف و سرگردان ماندهاند. مدرسه به قدر کافی نیست. کلاسهای درس بیش از ظرفیتشان تشکیل شدهاند. در برخی مناطق شهرها، دانشآموزان یک روز در میان مدرسه میروند. کمبود معلم وجود دارد. معلمان که اصلیترین مطالباتشان تحقق نیافته و با سرکوب و فشارهای رژیم رو به رو هستند، شدیداً ناراضی و معترضاند
وزیر آموزش و پرورش و بقیه مقامات این وزارتخانه که پیش از این وعده میدادند در سال جدید تحصیلی، اوضاع سامان خواهد گرفت، اکنون ماندهاند که چه کنند
کریمی یکی از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس میگوید: در مازندران تعدادی از مدارس بدون معلم هستند. در مرکزِ تهران نیز وضع بر همین منوال است
عباسپور رئیس این کمیسیون هم میگوید: برخی از دانشآموزان مدارس اطراف تهران، یک روز در میان به مدرسه میروند. برخی نیز هنوز معلم ندارند. تعطیلی کلاسهای زیر ۱۵ نفر، باعث تراکم بالای کلاسهای درسی شده است. اکنون برخی کلاسها با بیش از ۴۰ دانشآموز تشکیل میشوند
با این همه، دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش اعلام کرد، تهران باید در سال جاری ۴۰ درصد نیروی فرهنگی خود را کاهش دهد. وی میگوید: برای اجرایی کردن این مسئله چارهای نیست، جز این که کلاسها را در هم ادغام کرد. از طرف دیگر کلاسهای بعد از ظهر به صبح منتقل شدهاند که این نیز سبب شده است که در بعضی مناطق، با کلاسهای درس با تراکم بیشتر روبرو شویم
با این همه، دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش اعلام کرد، تهران باید در سال جاری ۴۰ درصد نیروی فرهنگی خود را کاهش دهد. وی میگوید: برای اجرایی کردن این مسئله چارهای نیست، جز این که کلاسها را در هم ادغام کرد. از طرف دیگر کلاسهای بعد از ظهر به صبح منتقل شدهاند که این نیز سبب شده است که در بعضی مناطق، با کلاسهای درس با تراکم بیشتر روبرو شویم
در همین حال وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: ۱۲ هزار معلم رسمی و قراردادی زودتر از موعد بازنشسته شدهاند که از این تعداد ۸۵۰۰ نفر در شهر تهران و سه هزار و ۵۰۰ نفر در شهرستانهای استان تهران بازنشسته شدهاند. وزیر آموزش و پرورش میگوید: توصیه من این است که فرهنگیان با ۲۰ سال سابقه خدمت از وضعیت بازنشستگی استفاده کنند که در این صورت هم حقوق بیشتری میگیرند و هم وقت بیشتری برای رسیدگی به فعالیتهای خانه، تفریحات و عقبافتادگیهای گذشته دارند
توجه میکنید! کمبود معلم هست. کلاسها انباشته از دانشآموزاناند، اما تنها در تهران ۱۰ درصد معلمان را پیش از موعد بازنشسته کردهاند و وزیر آموزش و پرورش توصیه میکند که معلمان به بازنشستگی پیش از موعد و بازخرید فکر کنند. معلمی در همین اجلاس میگوید بالاخره تکلیف مطالبات ما چه میشود؟ زمانی شما مطالبات را پرداخت میکنید که فرهنگی طلبکار مرده است و پول آن را باید خرج کفن و دفناش کنند. وزیر آموزش و پرورش به جای پاسخ به مطالبات معلمان میگوید: خداوند آن فرهنگی را رحمت کند
آشفتگی و هرج و مرج در آموزش و پرورش به مرحلهای رسیده است که دیگر کسی پاسخگوی آن نیست. همه ساله میلیاردها دلار ثروت کشور بر باد میرود و به جیب مفتخورها سرازیر میشود، اما برای ساختن مدارس، برای تهیه امکانات آموزشی، برای پرداخت مطالبات معوقه معلمان، بودجه ته میکشد. سطح آموزش و پرورش و امکانات آموزشی نازل و اسفبار است، اما به جای بهبود وضع، هر روز خرابتر میشود. معلمی میگوید: با یک کلاس درسی ۴۰ نفره که باید نقش مبصر را هم داشته باشم، نمیتوانم درس بدهم. روشن است که با این وضع، سطح آموزش دانشآموزان سال به سال تنزل خواهد کرد. هزینههای تحصیل دانشآموزان مدام افزایش مییابد. پدران و مادران زحمتکش دیگر نمیتوانند این هزینههای سنگین را تحمل کنند. گروه کثیری از کودکان از تحصیل بازمیمانند و یا ترک تحصیل میکنند
جمهوری اسلامی در همه عرصهها فاجعه و ویرانی به بار آورده است. وضعیت آموزش و پرورش نیز نمیتواند از عرصههای دیگر جدا باشد. اگر قرار است بهبودی در اوضاع رخ دهد، تمام این عرصهها باید یک جا بهبود یابند. این نیز زمانی امکانپذیر خواهد شد که تودههای مردم ایران، خود را از شر رژیم جمهوری اسلامی رها سازند و با استقرار حکومتی شورایی، زمام امور را خودشان در دست بگیرند
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen