Donnerstag, 20. August 2009


ویژه نامه خبری شماره ۸۰ سازمان فدائیان (اقلیت) ۲۹ مرداد ۱۳۸۸


آدرس اینترنتی سایت خبرنامه: http://72.41.178.79/

اعتصاب عمومی در کردستان
در روز چهارشنبه ۲۸ مرداد، سالروز حمله وحشیانه حکومت اسلامی به کردستان و آغاز قتل و عام مردم غیور و مبارز کرد، به دعوت بسیاری از سازمان ها و احزاب اپوزیسیون کرد، شهرهای منطقه کرد نشین در اعتصابی عمومی فرو رفتند.
به گزارش سایت اشتراک، اکثر مغازه‌ها ، بازار ، کارگاه‌ها و… دارد همچنین گزارش می‌رسد که نیروهای سرکوبگر با امنیتی کردن فضا سعی در ایجاد رعب و وحشت در میان مردم را دارند
از مهاباد گزارش می‌رسد که شماری از مزدوران و نیروهای انتظامی سرکوبگر نظام در داخل شهر مهاباد مستقر شدند. نیروهای سرکوبگر با اتخاذ تدابیر شدید امنیتی و کنترل رفت و آمدهای اهالی، قصد ایجاد رعب و وحشت در میان مردم را دارند. نظام با گستراندن فضای امنیتی در شهر مهاباد، نیروهای انتظامی را در خیابان‌های اصلی مستقر نموده و نیروهای گارد ویژه‌ی نیروی انتظامی نیز با استفاده از موتورسیکلت اقدام به گشت‌زنی مسلحانه در داخل شهر نموده‌اند. علاوه بر این، هلیکوپترهای حکومتی ده‌ها بار بر فراز شهر اقدام به پرواز نموده‌اند. از سنندج گزارش می‌رسد که مردم شهرسنندج امروزبه مناسبت ۲۸ مرداد اعتصاب کردند. علی رغم تهدید نیروهای امنیتی و اماکن انتظامی بخش‌های زیادی از مغازه‌ها و کارگاه‌های شهر سنندج امروز دراعتصاب عمومی شرکت کردند. کارگران فلزکار و صنعت‌کاران شهرک صنعتی امروز دست از کار کشیدند و کارگاههای خود را تعطیل کردند. بسیاری از کارگاه‌ها و مغازه‌های خدماتی درخیابانهای اسلام آباد، کارآموزی ، مغازه های شهرداری خیابان ۱۷ شهریور (محله ۲۵ شهریور)، میدان نبوت، خیابان کمربندی عباس آباد، محله غفور خیابان کوسه هجیج، خیابان شریف آباد و شهرک صنعتی و کارگاه‌های خیاطی در شهر سنندج به اعتصاب پیوستند.
بخش عمده بازار آصف سنندج از ساعت ۲ تا ۵ بعدازظهر تعطیل شد.
نیروهای امنیتی وانتظامی در جریان اعتصاب عمومی امروز ۲۸ مرداد تعدادی از شهروندان شهر را مورد ضرب و شتم قرار دادند و تعدادی را دستگیر کرده‌اند. در جریان این تعقیب وبازداشت جوانان شهر سنندج توسط نیروهای امنیتی جوانی به نام حسن مصطفایی در محله شهرک کردستان توسط گشت نیروی انتظامی دستگیر و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد مردم حاضر در محل از برخورد وحشیانه نیروهای انتظامی به خشم می‌آیند و دست به اعتراض می‌زنند و با تلاش مردم جوان مجروح از دست نیروهای انتظامی رها می‌شود. (برگرفته از ندانیوز)

بیانیه شماره ۶ کانون مدافعان حقوق کارگر
کانون مدافعان حقوق کارگر، در روز ۲۸ مرداد بیانیه‌ای صادر کرده‌اند. آنان در بخشی از بیانیه، ضمن اشاره به سرکوب‌های رژیم گفته‌اند: "در سی سال گذشته همواره چنین رفتارهایی با مخالفان و مردم عادی امری متداول و مورد قبول جناح‌های مختلف بوده است. اما اکنون که چنین رفتارهایی با "خودی‌ها" صورت می گیرد، اعتراضات در درون "خودی‌ها" ابعاد گسترده‌تری می‌یابد."
همچنین پاسخ‌هایی به متن دادخواست دادستانی علیه کارگران داده‌اند. برای خواندن متن کامل بیانیه به پایان خبرنامه رجوع کنید.

اعدام ٤ نفر
روز گذشته حكم اعدام برای ٢ نفر در زندان مركزی اصفهان اجرا شد. همچنین در زندان اوین نیز كه در ابتدا قرار بود ٦ نفر اعدام شوند، در آخرین لحظات ٤ نفر، به سلول‌های زندان برگردانده، و ٢ محكوم دیگر اعدام شدند.
با این اعدام‌ها شمار اعدام‌شدگان در ایران طی سال جاری به ۲۲۵ نفر رسید. ایران پس از چین بالاترین شمار اعدام‌ها در جهان را دارد.

دستگیری فعالین كارگری در خوزستان
روز سه‌شنبه ۲۷ مرداد ماه ۱۳۸۸، پژمان رحیمی فعال كارگری، عضو انجمن سایه و عضو كمیته هماهنگی برای كمك به ایجاد تشكل های كارگری همراه با محمد اسماعیلوندی از فعالین كارگری در اهواز دستگیر شدند.
دروز یکشنبه ۲۵ مرداد ماه، مامورین اداره اطلاعات اهوز با حكم دادستانی به منزل نامبردگان مراجعه كرده و ضمن باز رسی از منازل پژمام رحیمی و محمد اسماعیلوندی، آنها را بازداشت و به اداره اطلاعات اهواز انتقال داده شدند.
تا این تاریخ – ۲۸ مرداد - خانواده نامبردگان از سرنوشت آنان بی اطلاع می باشند.
ما اعضای كمیته هماهنگی برای كمك به ایجاد تشكل های كارگری دستگیر ی پژمان رحیمی از اعضای كمیته هماهنگی و محمد اسماعیلوندی فعال كارگری را شدیدا محكوم كرده و خواستار آزادی فوری نامبردگان می باشیم.

بازداشت پسر یک روزنامه‌نگار
شب گذشته، اسماعیل آزادی روزنامه‌نگار و عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران از بازداشت پسر خود خبر داد.
وی گفت: "ساعت ۸ شب ۲۸ مرداد ماه پسر من محمد را در نزدیكی روزنامه اعتماد ملی دستگیر و به بازداشتگاه نیروی انتظامی منتقل كردند." وی تاکید کرد: "محمد دیابت دارد و باید كاملا تحت نظر باشد و مادر وی كه ناراحتی قلبی دارد به دلیل نگرانی در شرایط بسیار بدی به سر می برد."
این روزنامه‌نگار در ادامه اظهار داشت: "محمد در ابتدا به كلانتری خیابان سنایی منتقل شد و من كه برای پیدا كردن او به همه جا سر زده بودم وقتی به كلانتری رسیدم چند مامور در حال انتقال او به به خودرو پلیس بودند. زمانی كه به آن‌ها گفتم پسرم دیابت دارد و صبر كنید من انسولین او را بیاورم چون اگر انسولین نداشته باشد خطرناك است، ماموران این اجازه را ندادند و گفتند كسی كه شعار نویسی كند باید بمیرد."
وی با ابراز تعجب از اتهامی که به پسرش وارد شده بود گفت: "آن‌ها محمد را سوار خودرو پلیس كرده و با خود بردند و من با خودرو خود به تعقیب آن‌ها پرداختم. آن‌ها در مسیر چند بار از خودرو پیاده شدند و مرا تهدید كردند كه چرا ما را تعقیب می‌كنی و در بار دوم پلاك خودرو مرا كندند و با سرعت دور شدند و فكر كردند گمشان كرده‌ام اما من توانستم با تعقیب اتومبیل ماموران متوجه شوم كه پسرم را كجا برده‌اند."
آزادی افزود: "سپس به نزد افسر نگهبان بازداشگاه رفتم واز او خواهش كردم كه اجازه دهد به محمد انسولین برسانم و خوشبختانه او پذیرفت." وی در پایان با سپاسگزاری از "این مامور باشرف" خاطرنشان کرد: "من جان فرزندم را مدیون او هستم، اما همچنان به شدت نگران سلامتی محمد هستیم."
یک فعال حقوق بشر برای سومین بار تفهیم اتهام شد
ساعت ۱۰ صبح ۲۸ مرداد، ابوالفضل عابدینی نصر خبرنگار مستقل و مسول روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران که چندی پیش در اهواز بازداشت شده بود، سومین بار برای تفهیم اتهام مجددا از زندان سپیدار به شعبه دوازدهم دادگاه انقلاب اهواز منتقل شد.
در این جلسه که با حضور محمد اولیایی فرد وکیل مدافع عابدینی برگزار شد اتهامی با عنوان "ضویت در گروهک غیر قانونی مجموعه فعالان حقوق بشر" به او تفهیم شد.
پیش از این این اتهام مذکور در کنار سایر اتهامات همچون تبلیغ علیه نظام بعنوان مصداق تفهیم شده بود اما در این جلسه عضویت در مجموعه به صورت یک اتهام مجزا به این فعال مدنی تفهیم شد. اولیایی فرد در این جلسه با استناد به مفاد قانونی در خصوص غیر قانونی نبودن مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و با رد اتهامات بی اساس علیه موکل خود به دفاع از وی پرداخت.
ابوالفضل عابدینی به شدت از عارضه قلبی به دلیل افتادگی دریچه میترال رنج می‌برد و امکانات پزشکی و دارویی مناسبی در اختیار ندارد. محمد اولیایی فرد پیش از این نیز چندین بار به صورت کتبی به بازپرس این شعبه در خصوص وضعیت بد جسمی موکلش هشدار داده است و اعلام نموده در صورتی که اتفاق ناگواری برای موکلش رخ دهد قوه قضاییه را مسول می‌داند.

خانواده یکی از جان‌باختگان: بگویید سکته قلبی کرده است!
در پی دیدار تعدادی از اعضای كانون صنفی و سازمان معلمان ایران، همسر یكی از جانباختگان، شرح وقایع را بازگو كرد. همسر "عباس دیسناد" در این رابطه گفت:‌ عباس مغازه‌ای در خیابان کارون داشت، او اطلاعی از این که روز سی خرداد تجمع و راهپیمایی اعلام شده نداشت. قرار شد آن روز زودتر به خانه بیاید. حدود ساعت ۵ بعد ظهر دخترم به او زنگ می‌زند. اما عباس به سر کوچه می‌رود تا به خانه بیاید ولی از پشت سر با باتوم به سر او می‌زنند و دچار ضربه مغزی می‌شود. او را به بیمارستان شهریار می‌برند. حدود ۳ روز در حالت کما بود. روز چهارشنبه او فوت می‌کند و روز پنج شنبه در سردخانه بود و روز جمعه او را در بهشت زهرا دفن کردیم.
او در مورد پیگیری قضایی نیز به حاضران گفت: فعلا پرونده‌ای در آگاهی تهران تشکیل داده‌ایم و از طرف کلانتری هم مامور به بیمارستان آمد در آن بیمارستان ۸ نفر تیر خورده بودند و همان روز ۳ نفر فوت کردند. از هر خانواده مبلغ ۱۵ میلیون تومان برای تحویل جنازه‌ها می‌خواستند! حدود ۳ میلیون تومان هم هزینه بیمارستان ما شد.
پسر دیسناد نیز گفت: "تاکنون پرونده را پیگیری کرده‌ایم اما جواب خاصی نمی‌دهند! می‌گویند بروید و روز بعد بیایید! می‌گوییم کی؟ و آن‌ها اظهار بی اطلاعی می‌کنند! جواب‌های سربالا می‌دهند ...
وقتی عباس در بیمارستان بود می‌خواستیم او را ترخیص کنیم اما اجازه این کار را به ما ندادند! ایشان چون به علت مرگ مغزی فوت کرد، می‌خواستیم اعضای بدن او را اهدا کنیم که باز هم موافقت نکردند! دکتر ایشان به ما گفت که اگر عباس را زودتر آورده بودید امکان زنده ماندنش زیاد بود! و در ادامه گفت: برخی از همسایگان به ما گفتند که وقتی عباس دچار ضربه شد ماموران از نزدیک شدن مردم برای انتقال او به بیمارستان ممانعت می‌کردند و او مدت‌ها بر روی زمین بود! به ما گفتند که علت مرگ ایشان را "سکته قلبی" اعلام کنیم!

زنان خودشان مقصرند که کشته می‌شوند
استاندار خوزستان اعلام كرد كه علت اصلی وقوع قتل و مشكلات امنیتی برای زنان، رعایت نكردن مسائل ایمنی توسط خود زنان است! وی كه در رابطه با قتل‌های زنجیره‌ای در آبادان و ماهشهر سخن می‌گفت، ادامه داد كه این قتل‌ها در مناطق كم رفت و آمد و خلوت اتفاق افتاده است. و زن‌ها خودشان باید مسیر رفت و آمد را به نوعی انتخاب كنند كه خطرناك نباشد. و دیر وقت به خانه نروند!
این کلمات قصار دررابطه با قتل‌های زنجیره‌ای آبادان و ماهشهر گفته شدند.

دلائل استعفای رئیس دانشگاه شیراز
همانگونه كه در اولین شماره‌های خبرنامه درج شده بود، پس از نمایش انتخاباتی و حمله نیروهای رنگارنگ سركوب‌گر رژیم و لباس شخصی‌ها به دانشگاه‌ها، رئیس دانشگاه شیراز به عنوان اعتراض استعفا داده بود. وی پس از گذشت نزدیك به یك‌ماه از آن، در جمع خبرنگاران دلائل استعفا خود را اعلام كرد.
رئیس دانشگاه شیراز با ابراز تأسف از حوادث پس از انتخابات در كشور و به خصوص در چند دانشگاه بزرگ، بر ‌ضرورت بررسی همه جانبه مسائل تأكید كرد و گفت: در دانشگاه شیراز هم پس از انتخابات با تعداد كمی از دانشجویان معترض مواجه شدیم و البته پیش‌بینی هم می‌شد كه عده‌ای از دانشجویان حضور پیدا كنند و حرف‌های‌شان را در محیطی علمی بزنند اما ناگهان با ورود افراد غیر دانشگاهی شامل افراد سیاسی و یك عده اراذل و اوباش به محیط دانشگاه مواجه شدیم... آنان درب ورودی و نرده‌های محافظ را شکستند و اموال دانشگاه را به آتش کشیدند... در این جریان حدود ٣٥٠ نفر در محیط دانشگاه دستگیر شدند. وی با انتقاد از نوع برخورد نیروی انتظامی با موضوع دانشگاه شیراز گفت: فعلاً قانونی برای جلوگیری از ورود نیروی انتظامی به محیط دانشگاه نداریم اما اعتقاد ما این است كه واقعاً نیروی انتظامی نباید وارد دانشگاه شود چون اینجا بحث علمی است و استاد و دانشجو باید امنیت داشته باشند.
وی در ا دامه افزود، بلافاصله پس از این موضوع دانشگاه تعطیل شد و كمتر گزارشی از دانشجویان نسبت به وضعیت خود به دستمان رسیده است و درباره علت استعفای خود پس از حمله به دانشگاه نیز، گفت: وقتی مسئول دانشگاه باشی و دیگران به جای تو تصمیم بگیرند، بهتر است استعفا دهی... اما از طرفی شورای دانشگاه، جمعی از اعضای هیئت علمی و حتی تعدادی از دانشجویان معترض، استعفا را به صلاح ندانستند و تأكید بر پیگیری موضوع می‌كردند و وزارتخانه هم با استعفا موافقت نكرد بنابراین تصمیم گرفتم از استعفا صرف نظر كرده و موضوع را تا رسیدن به نتیجه دنبال كنیم.

جواد اسماعیلی آزاد شد
جواد اسماعیلی كارگر خباز و عضو سندیكای كارگران خباز سنندج كه در ۱۶ مرداد ماه دستگیر شده بود آزاد شد.
لازم به ذکر است که جواد اسماعیلی به مدت ۲۴ ساعت در اداره اطلاعات سنندج مورد بازجوئی قرار گرفت و بعد از ۲۴ ساعت به قرنطینه زندان مرکزی سنندج انتقال داده شد. روز یکشنبه ۲۵ مرداد ماه با قرار وثیقه ۱۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

دستور توقیف روزنامه کیهان توسط دادسرای کارکنان دولت
محمود علیزاده طباطبایی که وکیل پرونده شکایت علیرضا بهشتی علیه روزنامه‌ کیهان است، خبر داد که در شعبه نهم دادسرای کارکنان دولت، منصوری، به علت عدم حضور شریعتمداری، دستور توقیف کیهان را صادر کرد. این دومین باریست که شریعتمداری از حضور در دادسرا خودداری می‌کند.
این دستور برای تأیید به دادستانی تهران ارسال شده است و در صورت مخالفت مرتضوی با این حکم، پرونده برای حل اختلاف بین بازپرس و دادستان به دادگاه ارجاع خواهد شد.

گزارش اعتصاب کارگران نیروگاه برق سنندج
گزارش اعتصاب و شرایط کاری کارگران نیروگاه برق سنندج که توسط یکی از کارگران ارسال شده که عین مطلب در ذیل تقدیم می‌گردد.
نیروگاه گازی روستای قلیان در ۵ کیلومتری سنندج واقع شده است. از شرایط سخت کار در این نیروگاه شروع کنیم که از ساعت ۷ صبح آغاز و تا شش و نیم بعداز ظهر کارگران به تلاش خود ادامه می‌دهند و این در حالی است که سه ساعت از این مدت زمانی که کارگران کار می‌کنند اضافه کاری است که کارگران اجازه ندارند که صبحانه صرف کنند و فقط به کارگرانی نهارمی‌دهند که مبلغ ۲۵۰۰ تومان به حساب واریز کرده باشند.
علاوه بر آن باید کارگران روزمزد هزینه لباس و وسایل ایمنی را خود پرداخت کنند. یکی دیگر از مشکلات کارگران دیرکرد در پرداخت دستمزد آن‌ها می‌باشد که آن هم با حداقل دستمزد ۱۲۰۰۰ تومان در روز در این شرایط سخت کاری می‌باشد.
این مشکلات باعث شد که کارگران در یک ماه پیش اقدام به اعتصاب کنند و حدودا ۴۰ نفر در محل کار خود دست به تجمع زدند. برای احقاق خواست‌های بر حق خود در روز اعتصاب کارفرما دستور داده بود که از ورود کارگران به محوطه نیروگاه جلوگیری شود این در حالی بود که کارگران همگی کارت ورود و خروج داشتند. اما با پافشاری کارگران سه نفر از آن‌ها بعنوان نماینده توانستند وارد نیروگاه شوند اما با حضور نیروهای حراست این سه نفر مورد حمله قرار می‌گیرند و متاسفانه پای یکی از آن‌ها به نام کیومرث بی‌باک شکسته می‌شود و دو نفر دیگر بنام عباس کمالی مراد پوریان و یدالله، به شدت توسط نیروهای حراست کتک‌کاری می‌شوند. بعد از این حادثه کار فرمایان ترسیده و مجبور به عقب‌نشینی شدند و قول دادند تمام مطالبات کارگران را تامین کنند. اما بعد از مدتی معلوم می‌شود که این قول‌ها دروغی پیش نیست.
کارفرما مطالبات کارگران را تامین نکرد. با این شرایط کارگران دوباره روز شنبه مورخه ۱۹ مرداد دست به تجمع زدند و خواستار تحقق مطالبات خود شدند این مطالبات عبارت بود از – تامین امنیت شغلی، بیمه شدن کارگران روز مزد، بر کناری ساعدی، مسئول تامین و استخدام کارگران روزمزد.
در پایان این اعتصاب کارفرما بجای این که مطالبات کارگران را به مورد اجرا در آورد اکثر تحصن‌کنندگان به دستور آقای طالب رئیس کارگاه اخراج شدند و تنها ۱۰ نفر به نام‌های جمشید امام قلی، احمد امام قلی، حسین امجدی، یدالله نجفی، حسین نجفی، خالد نجفی، جمال امام قلی و کامبیز نامی به سر کار خود باز گشتند.

دو خبر از کارخانجات گیلان
۱ - شرکت سوسیس و کالباس سازی چم چم گیلان: ۹ نفر از کارگران شرکت کالباس سازی چم چم واقع در شهر صنعتی رشت به دلیل ناتوانی جسمی و فرسودگی ناشی از کار سنگین در شرکت اخراج شدند . این کارگران سال‌ها در بدترین شرایط در همان شرکت مشغول به کار بودند.

۲ - شرکت دامپروری سفیدرود رشت: کارگران شرکت دامپروری سفیدرود حدود چهار ماه است که حقوق دریافت نکرده‌اند. این شرکت یک موسسه بسیار بزرگ کشت و صنعت بوده که دارای واحدهای مختلف مرغداری، دامپروری، کشاورزی و شیلاتی هست که طی سال‌های اخیر به صورت مزایده در اختیار پیمانکاران مختلف قرار گرفته و با توجه به قدرت زیاد و تبانی با مدیر عامل شرکت، مزایای پرسنل را در سال ۸۸ به نصف تقلیل داده‌اند و در این راستا در سال جاری تاکنون حدود ۴ ماه حقوق و مزایای کارگران را پرداخت ننموده‌اند و چنانچه اعتراضی از طرف کارگران انجام شود، تهدید به اخراج و قطع مزایا می‌شوند. این در حالی است که مدیران رده بالای شرکت دارای حقوق ماهیانه ۳ الی ۴ میلیون تومانی می‌باشند و به صورت ثابت آن را دریافت می‌نمایند.

دو خودسوزی در کردستان
مریوان - مردی كامیارانی به نام محمد كریمی كه میوه فروشی دوره‌گرد بود توسط شهردار مریوان محكوم به پرداخت ۵۰۰ هزار تومان عوارض می‌شود او زبان به اعتراض می‌گشاید و می‌گوید بسیار تنگدست است و توان پرداخت این مبلغ را ندارد اما شهردار با تحكم می‌گوید كه باید بپردازد. محمد كریمی كه بسیار فقیر بود شهردار را به خودسوزی تهدید می‌كند وشهردار هم اهمیتی نمی‌دهد.
شخص مزبور با ریختن بنزین روی خودش در مقابل شهرداری مریوان جسمش را به آتش كشیده وبه اطاق شهردار نیز حمله می‌کند اما شهردار را نجات می‌دهند و او نیز با ۸۰ درصد سوختگی بعد از چند روز جان می‌سپرد شایع است كه شهردار را از مریوان انتقال داده‌اند.
دختری ۱۴ ساله به نام سمیه فرزند ع ت در محله كوره موسوی مریوان كه از محلات حاشیه‌ای و آسیب پذیر مریوان است خودسوزی کرد. پس از مرگ او معلوم شد علت خودسوزی اش او ظاهرا گوشی موبایلی اهدایی دوست پسرش بوده . مادر سمیه بعد از دیدن گوشی تهدیدش می‌كند كه قضیه را به پدرش اطلاع خواهد داد و او نیز از ترس اقدام به خودسوزی می‌کند.

نمونه دیگری از هراس مزدوران رژیم از مردم
مرتضی الویری، از اعضای سابق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و اعضای حزب کارگزاران سازندگی و رئیس کمیته صیانت از آرای مهدی کروبی، پس از ابراز نگرانی‌های معمول "اپوزیسیون اصلاح‌طلب" رژیم در مورد "التهاب‌ها"، به جناح‌های درگیر بر سر تقلب انتخاباتی، چنین رهنمود می‌دهد که "قانون بد" بهتر از "بی‌قانونی" است. پس حتا با وجود "اختلاف سلیقه" نگذاریم کشور به سوی "هرج و مرج" برود. زیرا که "اگر کلیه راه‌های قانونی را بر روی معترضین ببندند در آنصورت کنترل خیل عظیم مردم که از وضعیت موجود عصبانی هستند فاجعه بار است."
در پایان هم می‌نویسد: "به طور خلاصه هرگونه هنجارشکنی و مطرح کردن شعارهای اعتراض‌آمیز، مغایر چارچوب‌های قانونی، کشور را به سوی هرج و مرج و جنگ داخلی پیش خواهد برد." پس "بیایید با درایت و همدلی، جلوی کفران نعمات الهی" را بگیریم. آیا نیازی به توضیح بیش‌تر است؟

افزایش تورم
شاخص بهای میوه‌ها و خشکبار در تیرماه سال جاری و در مقایسه با ماه مشابه سال قبل ۳ / ۵۲ درصد افزایش یافت. به گزارش خبرنگار ما دفتر آمارهای اقتصادی بانک مرکزی اعلام کرد، تیر ماه امسال شاخص بهای میوه‌ها و خشک‌بار در مقایسه با ماه خرداد هفت درصد کاهش داشته است. براساس این گزارش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران (شاخص تورم) در تیرماه ١٣٨٨ به عدد ٢٠٠ رسید که نسبت به ماه قبل ١ / ٠ درصد و نسبت به ماه مشابه سال قبل ١٤ درصد افزایش یافت.
طی ٤ ماه اول سال جاری شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی نسبت به دوره مشابه سال قبل ٧ / ١٤ درصد افزایش داشته است.
میزان تورم در ١٢ ماه منتهی به تیرماه ١٣٨٨ نسبت به ١٢ ماه منتهی به تیرماه ١٣٨٧ معادل ٥ / ٢١ درصد است.همچنین شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی در تیرماه ١٣٨٨ پس از حذف نوسانات فصلی نسبت به ماه قبل ١/١ درصد افزایش نشان می دهد.

سخنی با هواداران جنبش سبز
این مطلبی است مندرج در "ندانیوز" به قلم رامین رحیمی که برای اطلاع خوانندگان درج می‌کنیم.
در پی اطلاع رسانی من در مطلبی با عنوان "در جنبش سبز چه خبر است؟"، عده ای از هواداران این جنبش، نامه‌هایی را برای "ندا سرخ" فرستادند و اطلاعات طرح شده در این مطلب را "کذب" خواندند. در صورتی که این اطلاعات مستند به مدارکی کتبی از طرفین دعوا بود. آیا این سندهایی که آدرس آن‌ها هنوز فعال بوده و در سایت بالاترین قابل رجوع است را "کاذب" تشخیص داده‌اید؟ یا این که معتقدید اصولاً چنین اسنادی را ما جعل کرده‌ایم. به هر حال خوانندگان با رجوع به این مستندات می‌توانند خود قضاوت کنند که آیا اطلاع رسانی ما بر مبنای اسناد حقیقی بوده و یا جعلی.اما آنچه که این اعتراضات به ما نشان می‌دهد، عقب‌افتادگی سیاسی طرفداران لیبرال‌های حکومتی است که تحمل شنیدن واقعیات را ندارند و در عوض رجوع به آن‌ها برای تشخیص مشکلات و معضلات‌شان، صورت مسئله را از ذهن خود پاک می کنند. البته این برای ما حیرت‌انگیز نیست، چرا که رهبر سیاسی‌ای که انگیزه‌اش از سازماندهی صرفاً استفاده از نیروهای مردمی برای پیشبرد مقاصد شخصی‌شان است، هرگز زحمت تربیت و پرورش این نیروها را متحمل نمی‌شوند و نتیجتاً طرفداران آن‌ها صرفاً با نیروی احساسات سطحی و مقطعی شان فعالیت می‌کنند. به همین دلیل است که روز بروز صف هواداران جنبش سبز رو به کاهش گذاشته و پاسخ‌دهندگان به فراخوان‌های ایشان، در عرض دو ماه، از چند میلیون به چند هزار سقوط کرده است. والا هر فردی که ذره‌ای از دنیای سیاست آگاهی داشته باشد می‌داند که این حیطه مملو از تضادها و اختلافات است و نیروها در اثر تبلیغ خط مشی‌های متفاوت، به احزاب و گروه‌ها و سازمان‌های متعددی که فراخور حال و اهداف مبارزاتی شان است، سمت‌گیری می‌کنند. البته این حکم نسبت به کسانی صادق است که تحت تربیت و آموزش صحیح سیاسی، آگاهانه به این حیطه وارد گشته‌اند. هدف ما از این گونه اطلاع رسانی‌ها و تحلیل‌ها و... تربیت و پرورش نیرویی است که برای دریافت اطلاعات سیاسی به خبرنامه و مطالب "ندای سرخ" رجوع می‌کنند. شیوه‌ی کار ما مسلماً برای افرادی که مورد چنین آموزش هایی قرار نگرفته و صرفاً با شعارهای تهییجی و اطلاع‌رسانی سطحی و احساسی سر و کار دارند، عجیب و مشکوک می‌آید.
دوستان! اگر خودتان هم نمی‌دانید، آنچه باعث حضور شما در میدان مبارزه سیاسی شده است، اهداف و باورهای اجتماعی شما است که متاسفانه تحت تبلیغات فشرده و یکسویه‌یِ "کیش شخصیت" و "رهبرپرستی" از ذهن آگاه تان به ضمیر ناخودآگاه‌تان فرو رفته. بسیاری از رهبران هستند که دارای اعتقادات قوی نبوده و در میان راه به اهداف اعلام شده خود خیانت می‌کنند. و یا مانند اختلافات کنونی شما، رهبرانی به هم نزدیک شده و گاه دور می‌شوند. سازمان‌ها متحد و منشعب می‌گردند. اگر شما به اهداف و باورهای اولیه‌تان بازگردید و آن را به ذهن آگاه تان برگردانید، چنین اتفاقات متداول سیاسی‌ای نمی تواند شما را مأیوس کرده و از میدان مبارزه دور کند. بلکه برعکس، با شناخت عینی از مشکلات و معضلاتی که مانع تبدیل آرزوهای سیاسی‌تان به واقعیت می‌شود، باعث ایجاد نیرویی مضاعف در جهت حل و برطرف کردن آن‌ها خواهد شد.
متاسفانه آنچه که شما تا به حال از طرف رهبرانتان دریافت داشته‌اید، کوشش ایشان برای انحصار رهبری کل جنبش مردمی است که دقیقاً به علت "مردمی" بودنش، دارای عقاید و اهداف متفاوت و رنگارنگی است که بعضاً با یکدیگر مخالف و متضادند. این رهبران اگر نیت دمکراتیک داشتند، شما را طوری پرورش می‌دادند که این واقعیت را درک کرده و پذیرای شنیدن و تحمل عقاید مختلف باشید و به هر کسی حق دهید که برای پیشبرد ایده‌های خود، با دیگران رقابت کرده و به سازماندهی مجزا از شما اقدام کند. اینست روح دمکراسی! در دمکراسی مورد نظر ما، "حکومت دمکراسی شورایی"، این حق، نه فقط به گروه‌ها و طبقات و دسته‌جات، بلکه به تک تک افراد جامعه داده می‌شود که متفاوت و رنگارنگ باشند و تنها به علت اقلیت بودن و منفرد بودن‌شان، مورد سرکوب و تحمل خفقان از طرف اکثریت جامعه و دیگران نباشند. نظام سیاسی و اجتماعی‌ای که اتحاد خود را بر مبنای فردیت انسان‌ها و متفاوت بودنشان می‌گذارد.این توضیح را دادم که شما از توهم جدایی ما از شما در راه مبارزه علیه دیکتاتوری و کودتاچیان رهایی یابید. تا زمانی که در این میدان و با این هدف مبارزه می‌کنید، ما را همواره در کنار خود خواهید یافت. پیروز باشید!

بیانیه شماره ۶ کانون مدافعان حقوق کارگر
در دو ماه گذشته اعتراضات و مبارزات مردمی آنچنان ابعاد گسترده‌ای داشت که حافظان نظم قدیم برای جلوگیری از گسترش آن دست به اعمالی زدند که آنان را به انزوای بیشتر کشیده و شکاف بیشتری دردرون نیروهای وفادارشان ایجاد کرده است.
روشن شدن ابعاد وحشتناک رفتارهای غیرانسانی با بازداشت‌شدگان در کهریزک و سایر مکان‌هایی که زندانیان را نگهداری می‌کردند، سبب شد که بسیاری از کسانی كه زمانی خود از عاملان شكنجه و اعتراف‌گیری بودند، نیز به ابعاد غیرانسانی این رفتارها اعتراف کنند.
در سی سال گذشته همواره چنین رفتارهایی با مخالفان و مردم عادی امری متداول و مورد قبول جناح‌های مختلف بوده است. اما اکنون که چنین رفتارهایی با "خودی‌ها" صورت می گیرد، اعتراضات در درون "خودی‌ها" ابعاد گسترده‌تری می‌یابد.
هم روند با این اعمال، اعتراف گرفتن‌های تحت فشار وشکنجه برای بی‌آبرو کردن یک جناح، یادآوراعترافات به مراتب وسیع‌تر در دهه‌های گذشته است كه مورد تأیید همه‌ی مسوولان بود. این اعترافات در زندان، از طرف بسیاری از عالمان دینی مورد اعتراض قرار گرفته و بی‌ارزش قلمداد شده است! شکی وجود ندارد که چنین اعترافاتی همواره بی‌ارزش بوده و تنها اعتراف‌گیرندگان را روسیاه می‌کند، اما سوال آن است که چرا تا کنون این افراد، اعترافات مخالفان را در دهه های گذشته، بی‌اعتبار اعلام نکرده اند. در گذشته بسیاری از مخالفان به دلیل چنین اعترافاتی به جوخه‌های اعدام سپرده شدند وبسیاری از آنان در همان شرایط سخت بازداشتگاه‌ها مورد انواع آزار و اذیت‌ها قرار گرفته و جان خود را در بدترین شرایط از دست داده‌اند.
روشن شدن ابعاد رفتار غیرانسانی در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها از آن جهت اهمیت دارد که بتوان جلوی چنین اعمالی را در آینده گرفت و یک نظارت دائمی از طرف نهادهای مردمی بر اعمال پلیس و نیروهای نظامی و امنیتی بوجود آورد و نهادهای سرکوب‌گر را منحل کرده وبه جای آن نهادی با موازین ومعیارهای انسانی جایگزین کرد.
از سوی دیگر در دادگاه‌های نمایشی که برای دستگیر شدگان برگزار شده بود، جنبش کارگری نیز از الطاف دادستان محروم نماند. دادستان با ماموریت سرکوب وخاموش کردن صدای کارگران و زحمتکشان، روحیه ضد کارگری خود را به نمایش گذاشته و بدون ارایه هیچ گونه مدرکی جنبش کارگری را در معرض اتهامات واهی قرارداده است. دراین کیفرخواست چنین آمده است:
"این جالب است كه افرادی به دلایل مختلف از جمله عقب افتادگی دستمزد خود دست به اعتصاب می‌زنند اما حواسشان نیست كه موسسات برانداز در آمریكا مانند NED، صندوق مالی و دموكراسی و... به صورت آشكار به موسسات دیگر چندین میلیون دلار پول می‌دهند تا به سندیكاهای كارگری در ایران كمك شود." (تاکید از ماست)
در واقع با این جملات دادستان سند محکومیت خود را امضاء می‌کند . دادستان نمی‌گوید هنگامی که تحت عنوان اجرای اصل ۴۴ و خصوصی سازی، در صدها کارخانه و محیط کار، کارگران ماه‌ها بی‌حقوق می‌مانند، اخراج می‌شوند و خانواده‌هایشان با تنگدستی و گرسنگی و محرومیت روبرو می شوند، چرا دادستانی برای شنیدن درخواست به حق کارگران وارد عمل نشده و چرا مسوولانی را بازخواست نکرده است که این آلام غیرقانونی و غیراخلاقی را علیه کارگران شریف کشور بوجود آورده‌اند؟ چرا به جای دفاع از فریاد مظلومیت آنان و دادن فرصت اظهارنظر و اعتراض، ضرب و شتم، دستگیری، زندان ، اخراج آنان و گرسنگی خانواده‌هایشان را نظاره کرده است و اکنون نیز همه‌ی آنان را متهم می‌کند و درخواست حقوق قانونی و به حق کارگران را عامل همکاری با دشمن به حساب می‌آورد؟ اگر" داوری، داوری، داوری" درکار بود می‌پرسید: آقایان ِمسوولان قضایی که این چنین کیفرخواست صادر می‌کنید، می‌دانید فقر و محرومیت وگرسنگی و شرمساری در برابر خانواده یعنی چه؟
همچنین ایشان معلوم نمی‌کنند که تقسیم و رد و بدل کردن پول بین نهادهای سرمایه‌داری و ضد کارگری خارجی چه ربطی به کارگران ایران دارد؟ (توجه به نقل قول متن اولین کیفرخواست در بالا)
اکنون مشخص می‌شود که اتهامات واهی به جنبش کارگری که از جانب بعضی محافل در سال گذشته مطرح شد، ریشه در کجا داشته است.
کانون مدافعان حقوق کارگر که به تجربه دریافته بود این اتهامات ریشه در نهادهای امنیتی وسرکوب دارد این مطلب را به دفعات عنوان کرد و اکنون نیز بار دیگر اعلام می‌کند که جنبش کارگری ومردم به پاخاسته ایران، مطالبات مشروع و حق طلبانه‌ای دارند که مستقلانه آنها را بیان کرده و تنها به نیروی خود، آن را دنبال می‌کنند.
کارگران و زحمتکشان و مردم تحت ستم کتک می‌خورند، شکنجه‌های غیرانسانی را تحمل می‌کنند، کشته‌ها می‌دهند، اما از حرکت مستقلانه و مطالبات به حق خود دست برنمی‌دارند. مقاومت در برابر این خواسته‌ها جز گسترش ابعاد اعتراضات، رسوایی بیشتر و شکست مفتضحانه برای مقاومت‌کنندگان چیزی در برنخواهد داشت.
کانون مدافعان حقوق کارگر
۲۸ مرداد ۱۳۸۸



زندانی سیاسی آزاد باید گردد
مرگ بر جمهوری اسلامی
کار، نان، آزادی، حکومت شورایی

به صدای رادیو دمکراسی شورایی گوش کنید
Radioshora
Hotbird 6
۱٣ درجه شرقی
۱۱۲٠٠ مگا هرتز
عمودی
۶ / ۵
۲۷۵٠٠
نام
ماهواره
زاویه آنتن
فرکانس پخش
پولاریزاسیون
FEC
Symbol rate

برنامه‌های رادیو در روزهای یک‌شنبه، سه‌شنبه، پنج‌شنبه و جمعه هر هفته پخش خواهد شد.
پخش این برنامه‌ها هر روز از ساعت ۳۰ / ۲۰ شب به وقت ایران خواهد بود. تکرار این برنامه در ساعت ۲۳ همان شب و نیز ۷ صبح و ۱۲ روز بعد خواهد بود.
در روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه تکرار برنامه‌های روزهای قبل پخش خواهد شد.
برای دریافت برنامه‌های رادیو دمکراسی شورایی از مشخصات زیر استفاده کنید:

آدرس اینترنتی رادیو دمکراسی شورایی:
www.radioshora.org


Keine Kommentare: